سؤالخواب روزهدار فقط در ماه رمضان عبادت محسوب میشود یا شامل همه ماههاست؟روایاتی خواب روزهدار را عبادت شمرده شده است. خداوند با عبادت دانستن خواب روزهدار، اهمیت روزهداری را بر همگان روشن میسازد. در روایات تصریح به عبادت بودن خواب روزهدار در ماه رمضان نشده است، میتوان گفت خواب روزهداران در همه ماهها عبادت است؛ چه ماه رمضان و روزه واجب باشد و چه در دیگر ماهها و روزههای مستحبی.متن روایتامام صادق(ع) از پدرانش از رسول خدا(ص):«نَوْمُ الصَّائِمِ عِبَادَه وَ نَفَسُهُ تَسْبِيحٌ[۱]خواب روزهدار عبادت و نفس کشیدنش تسبیح است.»کلینی در کتاب الکافی،[۲] برقی در کتاب المحاسن[۳] و شیخ صدوق در کتاب ثواب الاعمال[۴] نیز این روایت را آوردهاند.منابع↑ حميرى، عبدالله، قرب الإسناد، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص۹۵، ۳۲۴.↑ کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۴، ص۶۴.↑ برقی، احمد بن محمد، المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ ق، ج۱، ص۷۲.↑ ابن بابویه، محمد، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ق، ص۵۱. بخوانید, ...ادامه مطلب
سؤالوقتی ما معانی کلمات قرآن را نمیدانیم آیا خواندن آن فایدهای دارد؟بهروری از قرآن چهار مرحله جداگانه دارد و هر کدام پاداش و اثر معنوی خاص خود را خواهد داشت: یک) نگاه کردن به قرآن؛ دو) خواندن قرآن؛ سه) تدبر در معانی قرآن؛ چهار) عمل به قرآن.هر کسی به فراخور توان خود از قرآن بهره میبرد. کسی که توان روخوانی قرآن را ندارد، با نگاه کردن به قرآن پاداش نگاه کردن را میبرد. کسی که میتواند قرآن را بخواند، پاداش نگاه کردن و تلاوت را دارد. کسی که تدبر و عمل دارد، پاداش هر چهار مرحله را دارد.کسانی که معانی قرآن را نمیدانند با خواندن قرآن دو پاداش نگاه و تلاوت را میبرند و با عمل به دستورات دینی هم، ثواب عمل به قرآن را خواهند داشت و تلاوت قرآن برای افرادی که توان درک معانی آن را ندارند، بیفایده نخواهد شد.نگاه کردن به قرآن کریمروایات اسلامی نگاه کردن به صفحات قرآن را عبادت دانسته است. حتی حافظ قرآن و قاری قرآن هم اگر به صفحات قرآن نگاه کند، پاداش میبرد. اگر کسی سواد لازم برای خواندن قرآن هم نداشته باشد، میتواند وضو گرفته و قرآن را باز کند و به نوشتههایش نگاه کند و پاداش الهی نصیبش شود.ابی ذر غفاری از رسول خدا(ص) نقل میکند که فرمود: «وَ النَّظَرُ فِي الصَّحِيفَةِ يَعْنِي صَحِيفَةَ الْقُرْآنِ عِبَادَة؛ نگاه کردن در قرآن عبادت است.»[۱]امام زین العابدین(ع) فرمود: «وَ النَّظَرُ إِلَى الْمُصْحَفِ مِنْ غَيْرِ قِرَاءَةٍ عِبَادَة؛ نگاه کردن به قرآن بدون آن که بخواند، عبادت است.»[۲]امام صادق(ع) به حافظ قرآن توصیه کرده است که به جای خواندن قرآن از حفظ، آن را از روی قرآن بخواند و نگاه کردن به خود قرآن را با فضیلتترین عبادت دانسته است.[۳]افرادی که توانایی روخوانی قرآن را ندارند، میتوانند با, ...ادامه مطلب
سؤالآیا دلایل عقلی بر لزوم بعثت انبیا وجود دارد؟خداوند با فرستادن پیامبران سیر حرکت انسان به کمال را برایش تعیین میکند. عقل حکم میکند خداوندی که آفریدگار انسان است و از نیازهای گوناگون او اطلاع دارد راهنمای او باشد. خداوند از طریق وحی و به وسیله پیامبران به تکامل و رشد او کمک میکند. انسان به تنهایی نمیتواند قوانینی برای خود وضع کند که برای رسیدن به سعادت کافی باشد. حتما در جهت وضع قوانین برای زندگی بهتر خود، نیازمند آیین و رهنمودهای الهی است.ضرورت بعثت انبیاء برای تکامل بشرانسان مانند سایر موجودات کمالطلب است؛ امّا کمال حقیقی او از سنخ کمالات مادی و طبیعی نیست؛ بلکه تکامل انسانی او در حقیقت تکامل روح است که با فعالیّت اختیاری خویش حاصل میشود. راه وصول به این کمال ارتباط با کمال مطلق؛ یعنی خداوند متعال میباشد که در سایه این ارتباط به «مقام قرب الهی» نایل میشود.هدف از آفرینش انسان این است که با انجام افعال اختیاری سیر تکاملی خود را به سوی کمال نهایی بپیماید؛ وقتی انسان میتواند راه تکامل خویش را آزادانه و آگاهانه طی کند که هم هدف و هم راه رسیدن به آن را بشناسد، پس مقتضای حکمت الهی این است که ابزار و وسایل لازم را برای تحصیل چنین شناختهایی در اختیار بشر قرار دهد. شناختهای عادی و متعارف که از راه حس و عقل به دست میآیند هر چند نقش مهمی را در تأمین نیازمندیهای زندگی ایفا میکند؛ امّا برای شناختن راه کمال و سعادت حقیقی در ابعاد مختلف دنیوی و اخروی کافی نیست. و اگر راه دیگری برای رفع این کمبودها وجود نداشته باشد هدف خداوند از آفرینش انسان تحقق نخواهد یافت.با توجّه به مقدمات فوق به این نتیجه میرسیم که مقتضای حکمت الهی این است که راه دیگری بجز عقل و حس برای شناختن مسیر تکا, ...ادامه مطلب
سؤالدیدگاه معتزله و اشاعره در لزوم بعثت چیست؟معتزله، متکلمان عقلگرای مسلمان، معتقد بودند حسن و خوبی ارسال پیامبران و بعثت با عقل فهمیده میشود. آنها معتقد بودند که ضرورت و وجوب بعثت انبیاء را تنها بر اساس قاعده لطف میتوان توضیح داد. در مقابل اشاعره میگویند تنها میتوان خوبی ارسال رسل را فهمید اما نمیتوان ضرورت و وجوب آن را از عقل دریافت کرد.اختلاف در حسن و قبحنقطه اختلاف معتزله و اشاعره در بسیاری از مسائل اسلامی و نکته اساسی که ریشه اختلاف این دو گروه کلامی است مسئله حسن و قبح عقلی است. معتزله و شیعه معتقدند که حسن و قبح عقلی است؛ یعنی عقل قادر است تشخیص بدهد که چه کاری خوب است و حسن، و چه کاری بد است و قبیح؛ و این که هر کاری و هر صفتی که عقل ما آن را خوب و حَسَن تشخیص داد میتوانیم آن کار و آن صفت را به خداوند نسبت بدهیم یا وجوب آن کار را بر خداوند لازم بدانیم. اما اشاعره میگویند که حسن و قبح عقلی وجود ندارد یعنی عقل نمیتواند حسن و قبح حقیقی اشیاء را تشخیص بدهد. هر کاری را خدا انجام دهد و به آن امر کند حسن است و اگر انجام نداد و از آن نهی نمود قبیح و بد بوده که انجام نداده و نهی نموده است.اختلاف در ضرورت بعثت انبیادر بحث ارسال پیامبران و بعثت مسئله حسن و قبح عقلی دخیل است. معتزله معتقدند که ارسال و بعثت پیامبران از جمله افعالی است که عقل آدمی آن را حسن میشمارد، و هر کاری حسن باشد، عقل میتواند لزوم و وجوب آن کار را به خداوند نسبت بدهد. پس بر خداوند بعثت انبیاء واجب است.اما اشاعره میگویند: عقل نمیتواند ضرورت و وجوب ارسال پیامبران را تشخیص بدهد و نباید عقل ما در این مسئله نظر دهد زیرا چنین کاری مستلزم آن است که خداوند در آن فعل مجبور باشد در حالی که خداوند فعال ما یش, ...ادامه مطلب
سؤالآیا در خصوص بعثت انبیاء ضرورت و فرضی بر خداوند است؟فرستادن پیامبران یکی از موارد قاعده لطف است که علمای علم کلام آن را بر خداوند واجب میدانند.قاعده لطفدر علم کلام، قاعدهای مطرح است تحت عنوان قاعده لطف، طبق این قاعده، لطف چیزی است که مکلف با بودن آن به انجام طاعت نزدیکتر و از انجام معصیت دورتر میگردد.طبق نظر علمای بزرگ شیعه، لطف از سوی خداوند واجب است زیرا بواسطه آن غرض شارع حاصل میگردد. خواجه طوسی و علامه حلّی میفرمایند: لطفی که فعل خدای متعال است، انجام چنین لطفی بر خداوند واجب است (که یکی از موارد این لطف ارسال پیامبران و انزال کتب وتعیین امام است).[۱]ارسال نبی و قاعده لطفچرا نبوت و ارسال پیامبران از جانب خداوند لطف است؟ مرحوم مظفر میفرماید:انسان مخلوق عجیبی است نفس او ترکیبی است از بواعث خیر و فساد، نفس حیوانی دائم او را به سمت بدیها و زشتیها سوق میدهد و از طرف دیگر خداوند، عقل هادی مرشد را در انسان قرار داده است که او را به سمت صلاح و خیرات میخواند. بین نفس و عقل دائماً کشمکش و نزاع وجود دارد اگر عقل بر هوا پیروز شود انسان را به اعلی علیین میبرد و اگر نفس بر عقل غالب شود او را تا مرتبه بهائم پائین آورده و او را از اخسرین میسازد در این میان نفس بیشتر بر عقل غالب میشود از این رو میبینیم اکثر مردم در ضلالت فرورفته و از هدایت بدورند. هم چنین انسان به دلیل قصور عقلش قادر نیست هر آنچه به نفع یا ضرر اوست بشناسد بنابراین انسان بسیار محتاج است به اینکه کسی راه را به او بشناساند و طریق را آشکار کند… پس واجب است که خداوند تعالی به دلیل رحمت و لطف به مردم برخی را مبعوث کند تا آنها را از آنچه به ضرر آنهاست ترسانده و به آنچه به نفع آنهاست بشارت دهد اما این وجوب به این, ...ادامه مطلب
سؤالامیرمومنان فرمود: «عزیز شما به سفری رفته است و فرق آن با دیگر سفرها این است که او دیگر بر نمیگردد و شما باید به سوی او بروید.» دربارهٔ این روایت توضیح دهید.پاسخامیرمومنان سلام الله علیه در حدیثی مرگ را به سفری بدون بازگشت تشبیه کرده است؛ سفری که برای مسافر آن بازگشتی وجود ندارد و این انسانهای زنده هستند که به سوی شخص درگذشته سفر خواهند کرد.در روایات تعابیر دیگری نیز دربارهٔ مرگ وجود دارد و آن را به انتقال از مکانی به مکان دیگر یا تعویض لباس تشبیه کردهاند. امیرمومنان سلام الله علیه در دیدار بازماندگان یکی از مسلمانان درگذشته، فرمود:إِنَّ هَذَا الْاَمْرَ لَیسَ لَکُمْ بَدَاَ وَ لَا إِلَیکُمُ انْتَهَی وَ قَدْ کَانَ صَاحِبُکُمْ هَذَا یسَافِرُ فَعُدُّوهُ فِی بَعْضِ اَسْفَارِهِ فَإِنْ قَدِمَ عَلَیکُمْ وَ إِلَّا قَدِمْتُمْ عَلَیهِ؛ این کار نه با شما آغاز گردید و نه بر شما پایان خواهد رسید. این رفیق شما به سفر میرفت، کنون او را در یکی از سفرهایش بشمارید. اگر نزد شما بازگشت چه خوب، وگرنه شما روی بدو میآرید.[۱]برخی شارحان نهج البلاغه این حکمت را به شعر درآوردهاند:ز قومی مُرد شخصی و علی گفتنباید از غم مرگش برآشفتشما آغاز این مردن نبودیدنه در پایان آن منزل نمودیدسفر میکرد یار باوفاتانبگوییدش سفر رفته است او هاناگر ناید که تا بیند شما راشما خواهید رفت و دید او را[۲] ابن میثم بحرانی، متکلم و فقیه شیعه در قرن هفتم قمری، در شرح نهج البلاغهٔ خود تحلیل امام علی(ع) از مرگ را برای شخص مصیبتدیده آرامشبخش و اقناعکننده بر شمرده است.[۳]میرزا حبیبالله خویی (۱۲۶۵-۱۳۲۴ق)، فقیه و شارح نهج البلاغه، این سخن امام علی(ع) دربارهٔ مرگ را فصیح و اقناعکننده بر شمرده است. از نظر او، امام(ع) در , ...ادامه مطلب
سؤالآیا دلیلی روایی بر زیارت اهل قبور در سیره نبوی وجود دارد؟روایتها و گزارشهای متعددی از سیره پیامبر بر زیارت اهل قبور در منابع شیعه و اهل سنت وجود دارد. پیامبر(ص) مسلمانان را به زیارت اهل قبور و همچنین زیارت خودشان توصیه میکردند. گزارشهایی از سیره پیامبر(ص) در مورد زیارت قبر آمنه بنت وهب، شهدای جنگ احد و قبور بقیع ذکر شده است.توصیه پیامبر(ص) به زیارت اهل قبور در روایات شیعه و اهل سنتروایات متعددی درباره زیارت اهل قبور از پیامبر(ص) به طریق اهل سنت و شیعه رسیده که به برخی از آنها اشاره میگردد:«هیچکس نیست که بر من سلام بکند، مگر این که خداوند روحم را بر من باز میگرداند و من پاسخ او را میگویم».[۱]«بر من درود بفرستید زیرا درود و سلام شما بر من میرسد».[۲]«هر کس به قصد زیارت و دیدار من به سوی من آید، شایسته است بر من که در روز قیامت شفیع او باشم».[۳]«هر کس برای حج به مکه برود سپس در مسجد من به دیدار من بیاید، برای او دو حج پذیرفته شده، نوشته میشود».[۴]«هر کس در حال حیات و پس از وفاتم مرا زیارت کند، روز قیامت، در همسایگی (و پناه) من خواهد بود».[۵]«کسی که به خاطر خدا برای زیارت من به مدینه بیاید، روز قیامت در همسایگی (و پناه) من خواهد بود».[۶]رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمودند: «ای علی! هر کس مرا در حال حیات یا پس از مرگم زیارت کند، یا تو را در حال حیاتت یا پس از وفاتت زیارت کند یا دو پسرت را در حال حیاتشان یا پس از وفاتشان زیارت کند، ضمانت میکنم که روز قیامت، او را از هول و هراسها و سختیهای قیامت، برهانم و در رتبه خودم و با خودم قرارش دهم».[۷] درباره زیارت قبور اهل بیت(ع)، روایات زیادی وارد شده که با مراجعه به کتاب جامع الزیارات ابن قولویه میتوان از آنها مطلع شد.انس بن مال, ...ادامه مطلب
خطبه دوم امام حسین(ع) در روز عاشورا که امام حسین(ع) ضمن آن به مذمت مردم کوفه به دلیل پیمانشکنی پرداخته و حرامخواری را علت این پیمانشکنی قلمداد کرده است.از نظر محققان، امام حسین(ع) در خطبه دوم خود در روز عاشورا تلاش کرده تا توجه مردم کوفه را به این حقیقت جلب کند که آنان با شمشیری که متعلق به خاندان پیامبر(ص) است علیه این خاندان قیام کردهاند و نیرویی را که اسلام به آنان ارزانی داشته بر ضد خود اسلام به کار بردهاند. برخی از جملات این خطبه بهعنوان شعار نهضت عاشورا قلمداد شدهاند.امام حسین(ع) این خطبه را پیش از آغاز جنگ و زمانی که سپاه کوفه آماده حمله بود خواند. زمانی که امام حسین(ع) قصد کرد تا با این سخنرانی پایانی حجت را بر سپاه کوفه تمام کند، سپاهیان دشمن با ایجاد سروصدا و هلهله از این کار جلوگیری کردند. امام حسین(ع) در این شرایط سخنان خود را شروع کرد و دلیل عدم سکوت سپاه کوفه را برای نشنیدن سخنان حق را حرامخواری آنان برشمرد.جایگاه و ویژگیهاخطبه دوم امام حسین(ع) در روز عاشورا خطبهای است که در بخش مهمی از آن امام(ع) مردم کوفه را به دلیل پیمانشکنی مورد ملامت قرار داده است. امام(ع) در این خطبه به تحلیل این موضوع پرداخته که چگونه مردم کوفه، که یک روز در اثر جنایتهای بنیامیه در حق آنان بهسوی آن حضرت میل یافته بودند و او را به عراق دعوت کرده بودند، ناگهان تغییر موضع دادند؛ تغییری که طی آن نقض عهد کردند و امام(ع) را تنها گذاشتند و از بنیامیه پشتیبانی کردند.[۱]امام حسین(ع) در تحلیل خود دلیل این انحراف، که در هنگام ایراد خطبه به صورت امتناع از شنیدن سخن حق با ایجاد سروصدا نمایان شده بود، را حرامخواری سپاه کوفه قلمداد کرده بود؛ حرامخواری که ناشی از سرازیرشدن پولهای حرام ف, ...ادامه مطلب
سؤالآیا درباره پیادهروی به اماکن مذهبی، دلیلی وجود دارد؟پیادهروی برای زیارت امام حسین(ع) در روایات مورد سفارش قرار گرفته است. امام حسن(ع) نیز چندین بار مسیر حج را پیاده رفته است. یکی از دلایل فضیلت پیادهروی به سوی مکانهای مقدس را، فروتنی و خشوع دانستهاند.البته اگر خستگی پیادهروی باعث شود فرد از دعا و عبادت بازماند بهتر است سواره به زیارت برود. همچنین اگر شخص توانگر برای صرف هزینه کمتر بخواهد پیاده به زیارت برود، بهتر است سواره این سفر را انجام دهد.پیادهروی به سوی مکانهای مقدس در دیگر ادیان مانند مسیحیت نیز وجود دارد.حجگزاری پیاده امام حسن(ع)بر اساس روایات، امام حسن(ع) ۲۰[۱] یا ۲۵ بار[۲] از مدینه تا مکه برای انجام فریضه حج پیاده رفته است. بنا بر روایتی دیگر، گاهی پیش میآمد که او این مسیر را پابرهنه طی میکرد.[۳] گفته شده امام حسن(ع) توان مالی داشت و در حالی که اسبها و شترها، خالی از راکب میرفتند، او پیاده به حج میرفت.دلیل سفارش به حجگزاری سوارهدر برخی روایات، توصیه به سواره رفتن به حج شده است. یکی از دلایل این توصیه آن است که خستگی راه مانع انجام مناسک حج نشود. در روایتی، امام صادق(ع) به سواره رفتن به حج سفارش کرده و دلیل آن را توانایی داشتن بر دعا و عبادت دانسته است.[۴]بنا بر روایتی دیگر، اگر انگیزه شخص توانگر از پیاده رفتن به حج این است که هزینه کمتری صرف کند، بهتر است سواره برود.[۴]فضیلت پیادهروی برای زیارت امام حسین(ع)در روایات، پیادهروی برای زیارت حرم امام حسین(ع) دارای فضیلت شمرده شده است. بر پایه روایتی، کسی که پیاده به حرم امام حسین(ع) برود، خدا در برابر هر گام برای او حسنهای نوشته و گناهی را پاک میکند.[۵]برخی نیز، فروتنی و خشوع را به عنوان دلیلی عقلا, ...ادامه مطلب
سؤالبه چه دلیل امام حسین(ع) را سرور آزادگان جهان میخوانند؟پاسخآزادی و آزادگی در مکتب امام حسین(ع) از اصول بنیادی و از علل اساسی قیام عاشورا قلمداد شده است. برخی معتقدند مفهوم آزادی و آزادگی با نام امام حسین(ع) و قیام عاشورا گره خورده است. امام حسین(ع) اگرچه در متون تاریخی و روایی با کنیه «اباعبدالله» نام برده شده، در متون ادبی و قصاید حماسی بیشتر با کنیه «ابوالاحرار» و «سرور آزادگان» شناخته شده است.برخی محققان آزادی را، در مقابل بردگی، اصطلاحی حقوقی و اجتماعی دانستهاند که بهمعنای رهایی تن از اسارت و نیز خلاصی از تنگناهای زندگی و انتخاب آگاهانه مسیر حیات است. آنان آزادگی را برتر از آزادی دانستهاند و آن را نوعی رهایی انسان از قید و بندهای ذلتآور حیات بهشمار بردهاند.در سخنان امام حسین(ع) تأکید بر آزادی و آزادگی، بهخصوص از آغاز قیام عاشورا در رجب سال۶۰ق، دیده میشود. جمله «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید» از امام حسین(ع) از مشهورترین سخنان او درباره آزادی و آزادگی قلمداد شده و آن را «منشور جهانی آزادی و آزادگی»، «منشور آزادی» و «حدیث حریت» خواندهاند. در سخنان سایر شهیدان قیام کربلا نیز جملاتی درباره آزادی و آزادگی دیده میشود.جایگاه و مفهومشناسیاز نظر برخی محققان، مفهوم آزادی و آزادگی با نام امام حسین(ع) و قیام عاشورا گره خورده است.[۱] امام حسین(ع) اگرچه در متون تاریخی و روایی با کنیه «اباعبدالله» نام برده شده، در متون ادبی و قصاید حماسی بیشتر با کنیه «ابوالاحرار» و «سرور آزادگان» شناخته شده است.[۲]برخی محققان آزادی را، در مقابل بردگی، اصطلاحی حقوقی و اجتماعی دانستهاند که بهمعنای رهایی تن از اسارت و نیز خلاصی از تنگناهای زندگی و انتخاب آگاهانه مسیر حیات است. آنان آز, ...ادامه مطلب
تأثیر عاشورا بر قیامهای پس از خوداساس و ریشه بسیاری از نهضتهای حق طلبانه پس از عاشورا، همانند قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی(ع)، قیام یحیی بن زید، قیام امام حسین(ع) بوده است.[۱] شهادت امام حسین(ع) در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها تأثیر بسیاری داشت.[۲] برخی گفتهاند نهضتهای مهم سیاسی شیعه به عنوان یک مکتب و تشکیلات انقلابی و ریشهدار در میان مسلمین پس از حادثه عاشورا مطرح شد.[۳]انتشار اخبار کربلا تأثیر زیادی در میان مسلمانان گذاشت. شهادت امام حسین(ع) و یارانش و اسارت خاندانش، سبب نفرت مسلمانان از دستگاه خلافت اموی شد.[۴] پس از حادثه عاشورا دو گونه مخالفت و قیام بر ضد دستگاه یزید و آنگاه خلافت بنیامیه، رخ داد. بخشی از آن، سازمان نیافته و حرکت فردی و جسورانه بود و برخی قیامهای فراگیر.[۵]توابیناولین قیام شیعیان علیه امویان، قیام توابین بود.[۶] نخستین عکسالعمل همگانی در ارتباط با حادثه کربلا، قیام توابین بود که توسط مردم کوفه انجام گرفت؛ چرا که از یک سو، در کوفه شیعیان فراوانی زندگی میکردند که به امام علی(ع) و امام حسین(ع) علاقمند بودند و از سوی دیگر، آنان با نامههای خود، امام حسین(ع) را به عراق دعوت کردند، و سپس از یاری او سرباز زدند و در واقع امام حسین(ع) و یارانش را تسلیم دشمن کردند.[۷]توابین در سال ۶۵ق به خونخواهی امام حسین(ع) قیام کردند. چند ماهی پس از واقعهٔ کربلا (محرم ۶۱)، گروهی از شیعیان کوفه که از یاری نرساندن به امام حسین(ع) سخت اظهار پشیمانی میکردند، در خانه سلیمان بن صُرَد خُزاعی گرد آمدند. در این جمع که شمار آنان را حدود ۱۰۰ تن برآورد کردهاند، از همه مشهورتر سلیمان بن صرد، صحابی کهنسال پیامبر(ص) بود که پیش از آن در پیکار صفین در صف لشکریان , ...ادامه مطلب
مطالب این وبلاگ حاصل مطالعات و دست نوشتههای قرآنی و حدیثی است که برای نشر معارف دینی و استفاده جامعه اسلامی منتشر میشود.انتشار مطالب وبلاگ نیازی به استناد دهی به این وبلاگ نیست و منابع متن مطالب کافی است.صفحه انستاگرام:https://www.instagram.com/foabbasi بخوانید, ...ادامه مطلب
سؤالاز نظر شهید مطهری، چه تحریفاتی در روایت واقعه کربلا رخ داده است؟پاسختحريفهای واقعه عاشورا از نظر شهید مطهری شامل تحریفهایی ناشی از اغراض دشمنان، تمایل بشر به اسطورهسازی و تمایل به ایجاد گریه برای امام حسین(ع) با هر وسیلهای است که اهداف رخداد عاشورا چون اصلاحگری و امر به معروف و نهی از منکر را مخدوش میکند.از نظر مرتضی مطهری، تحریفهای صورتگرفته در واقعه عاشورا شامل تحریفاتی لفظی و معنوی هستند که تحریفهای معنوی آن موجب منحرفشدن هدف این رخداد و نرسیدن پیام آن به مخاطبان در تاریخ بشر میشود که خود خسارت بزرگی برای بشریت خواهد بود. عوامل تحریف در واقعه عاشورا شامل عواملی عمومی و خصوصی هستند که عوامل عمومی در همه رخدادها دیده میشوند؛ اغراض دشمنان و تمایل بشر به اسطورهسازی جزء عوامل عمومی تحریف عاشورا هستند و تلاش برای گریاندن مردم بر مصائب امام حسین(ع) از هر راهی جزء عوامل خصوصی تحریف به شمار میرود.اینکه امام حسین(ع) قیام کرد تا کشته شود و خون او کفاره گناهان امت پیامبر(ع) قرار بگیرد و داستان عروسی قاسم بن حسن(ع) از جمله تحریفات این رخداد است. از نظر مطهری برای هر مؤمنی وظیفهای و رسالتی هست که باید با تحریفات واقعه کربلا مبارزه کند. این وظیفه هم برای علمای امت و هم برای توده مردم قابل تبیین است؛ چرا که در پیدایش این تحریفات هم خواص مسئول هستند و هم عوام.تعریف تحریفتحریف از نظر لفظی از ماده «حرف» است و معنای آن منحرفکردن چیزی از مسیر و وضع اصلی آن است.[۱] پس، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است، اما همیشه تحریف مشتمل بر تغییر و تبدیل موضوع تحریف نیست؛ تحریف یعنی شخص گفتار یا نوشتاری را طوری ارائه کند که مقصودی را که آن گفتار یا نوشتار باید برساند نرساند و مقصود دیگری،, ...ادامه مطلب
سؤالخداوند در آیه ۲۹سوره دخان میفرماید: «فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ»؛ از طرفی در مورد ولادت امام حسین(ع) در دعای روز سوم شعبان داریم که «بکته السماء و من فیها…» آیا بین آیه قرآن و روایت تناقض وجود ندارد؟ گریستن یا نگریستن آسمان و زمین برای بشر آیا حقیقی است یا کنایی؟پاسخآسمان و موجودات هستی برای افرادی که در دنیا عذاب شدهاند، گریه نمیکنند. در مقابل از مرگ یا شهادت بندگان وارسته الهی غمگین شده و گریه میکنند. این دو تناقضی با هم ندارد. گریه آسمان و موجودات هستی بر ابا عبدالله الحسین(ع)، معصوملن(ع) و مؤمنان در روایات اسلامی آمده است.برخورداری عالم هستی از شعورهمه موجودات در آموزههای اسلامی از یک نوع شعوری برخوردارند. این شعور آنها را به تسبیح الهی وامیدارد[۱] از دیگر سوی رفتار انسان بر آسمان و بارندگی و… اثر دارد که بیانگر شعور و درک آنهاست:﴿وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ؛ اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم.﴾(اعراف:۹۶) روایات اسلامی بیانگر گریه و ناراحت شدن عالم هستی در مرگ مؤمن است.[۲] همه اینها گویای واکنش موجودات جهان براتفاقهای روزمره میباشد. گریه کردن یا نکردن بر مرگ افراد یکی از همین واکنشهاست.گریه آسمان و زمین بر شهادت امام حسین(ع)آسمان و زمین و موجودات جهان در فقدان پیامبران الهی(ع)، معصومان(ع) و ائمه هدی(ع) ناراحت و گریان میشود. پیامبر اکرم(ص) گریه عرش خدا، ملائکه، آسمان، زمین و تمام موجودات را برای واکنش به گریههای حضرت زهرا(ع) تأیید کرده است.[۳] در روایات آمده است که هنگام شهادت امام حسین(ع)، آسمان بر او گ, ...ادامه مطلب
سؤالآیا دلایل عقلی بر لزوم بعثت انبیا وجود دارد؟خداوند با فرستادن پیامبران سیر حرکت انسان به کمال را برایش تعیین میکند. عقل حکم میکند خداوندی که آفریدگار انسان است و از نیازهای گوناگون او اطلاع دارد راهنمای او باشد. خداوند از طریق وحی و به وسیله پیامبران به تکامل و رشد او کمک میکند. انسان به تنهایی نمیتواند قوانینی برای خود وضع کند که برای رسیدن به سعادت کافی باشد. حتما در جهت وضع قوانین برای زندگی بهتر خود، نیازمند آیین و رهنمودهای الهی است.ضرورت بعثت انبیاء برای تکامل بشرانسان مانند سایر موجودات کمالطلب است؛ امّا کمال حقیقی او از سنخ کمالات مادی و طبیعی نیست؛ بلکه تکامل انسانی او در حقیقت تکامل روح است که با فعالیّت اختیاری خویش حاصل میشود. راه وصول به این کمال ارتباط با کمال مطلق؛ یعنی خداوند متعال میباشد که در سایه این ارتباط به «مقام قرب الهی» نایل میشود.هدف از آفرینش انسان این است که با انجام افعال اختیاری سیر تکاملی خود را به سوی کمال نهایی بپیماید؛ وقتی انسان میتواند راه تکامل خویش را آزادانه و آگاهانه طی کند که هم هدف و هم راه رسیدن به آن را بشناسد، پس مقتضای حکمت الهی این است که ابزار و وسایل لازم را برای تحصیل چنین شناختهایی در اختیار بشر قرار دهد. شناختهای عادی و متعارف که از راه حس و عقل به دست میآیند هر چند نقش مهمی را در تأمین نیازمندیهای زندگی ایفا میکند؛ امّا برای شناختن راه کمال و سعادت حقیقی در ابعاد مختلف دنیوی و اخروی کافی نیست. و اگر راه دیگری برای رفع این کمبودها وجود نداشته باشد هدف خداوند از آفرینش انسان تحقق نخواهد یافت.با توجّه به مقدمات فوق به این نتیجه میرسیم که مقتضای حکمت الهی این است که راه دیگری بجز عقل و حس برای شناختن مسیر تکا, ...ادامه مطلب