درنگی در آیه 9 سوره یس

ساخت وبلاگ

 «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ»

قرآن کریم به عنوان يكى پيشگويى درباره سران كفر و سردمداران شرك در آیات اولیه سوره یس مى‏ گويد:

 

فرمان و وعده الهى بر اكثر آنها تحقق يافته و به همين دليل ايمان نمى‏ آورند.[1]

 

اين در مورد كسانى است كه تمام خطوط ارتباطى خود را با خدا قطع كرده بودند، پيوندها را گسسته و تمام دريچه‏ هاى هدايت را به روى خود بسته بودند و لجاجت و عناد و خيره‏سرى را به حد اعلى رسانده‏اند؛ آرى اينها هرگز ايمان نخواهند آورد و راه بازگشتى ندارند چرا كه تمام پل‌ها را در پشت سر خود ويران كرده ‏اند.

حقيقت اين است كه انسان در صورتى اصلاح ‏پذير و قابل هدايت است كه فطرت توحيدى خود را با اعمال زشت و اخلاق آلوده‏اش به كلى پايمال نكرده باشد و گرنه تاريكى مطلق بر قلب او چيره خواهد شد و تمام روزنه‏ هاى اميد براى او بسته مى ‏شود.

در آيه بعد اين گروه نفوذ ناپذير را توصیف می‌کند: ما در گردن‌هاى آنها غل‌هايى قرار داديم كه تا چانه‏ هاى آنها ادامه دارد، و سرهاى آنها را به بالا نگاه داشته است.[2]

آيه فوق هم مى‏تواند ترسيمى از حال اين گروه بى‏ايمان در دنيا باشد و هم بيان حال آنها در آخرت كه تجسمى است از مسائل اين جهان و اگر اين جمله به صورت ماضى ذكر شده مشكلى ايجاد نمى‏كند، زيرا در بسيارى از آيات قرآن مجيد حوادث مسلم آينده يا صيغه فعل ماضى بيان شده است و نيز مى‏ تواند اشاره به هر دو معنى باشد، هم حال آنها در اين جهان و هم حال‌شان در جهان ديگر.

 

آيه بعد یعنی آیه 9 سوره یس توصيف ديگرى از همين افراد است و ترسيم گويايى از عوامل نفوذناپذيرى آنها، مى‏ فرمايد: ما در پيش روى آنها سدى قرار داديم و در پشت سرشان سدى:

 

«و جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا»

 

آنها در ميان اين دو سد چنان محاصره شده ‏اند كه نه راه پيش دارند و نه راه بازگشت! و در همين حال چشمان آنها را پوشانديم لذا چيزى را نمى ‏بينند؛ عجب ترسيم گويايى، از يك سو همچون اسيرانى هستند كه در غل و زنجيرند و از سوى ديگر حلقه غل چنان پهن و گسترده است كه سرهاى آنها را به آسمان متوجه ساخته و مطلقا از اطراف خود چيزى نمى‏بينند! از سوى سوم سدى از پيش رو و پشت سر آنها را در محاصره خود قرار داده و راه پيش و پس را بر آنها بسته است و از سوى چهارم چشمان آنها بسته شده، و قدرت ديد و باصره آنها به كلى از كار افتاده است.

 

كسى كه داراى چنين اوصافى است چه كارى از او ساخته است؟

چه چيزى مى‏ فهمد؟

چه چيزى مى ‏تواند ببيند؟

و چگونه مى‏تواند گام بردارد؟

به همين دليل در آخرين آيه مورد بحث صريحا مى‏گويد:" براى آنها يكسان است، چه آنها را انذار كنى، يا نكنى، ايمان نمى ‏آورند:

 

«وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ‏».[3]

 

نكته‏ های از آیه:

1- از كار افتادن ابزار شناخت:

انسان براى اينكه بتواند از عالم بيرون وجود خود آگاه شود از وسائل و ابزارى بهره مى‏ گيرد كه به آن ابزار شناخت گفته مى‏ شود؛ اين وسائل خداداد اگر مورد بهره ‏بردارى صحيح قرار گيرند روز به روز قويتر و نيرومندتر مى‏شوند، و بهتر و دقيقتر حقايق را نشان مى‏دهند، اما اگر مدتى در مسيرهاى انحرافى قرار گيرند، و يا اصلا از آنها استفاده نشود، تدريجا تحليل رفته و يا به كلى دگرگون مى‏شوند و حقايق را وارونه نشان مى‏ دهند، درست همانند آئينه صافى كه گرد و غبار ضخيمى آن را بپوشاند، و يا خراش هاى زياد و عميقى بر چهره آن وارد شود كه ديگر نمى ‏تواند چيزى را نشان دهد، و اگر نشان دهد هرگز با واقعيت آن تطبيق نمى‏ كند.

 

2- سدهايى از پيش و پس:

اين سؤال براى بعضى از مفسران مطرح شده است كه مانع اصلى براى ادامه حركت سدهاى پيش رو است، سد پشت سر چه معنى دارد؟

بعضى پاسخ گفته ‏اند: انسان داراى دو گونه هدايت است، هدايت نظرى و استدلالى، و هدايت فطرى و وجدانى، سد پيش رو اشاره به اين است كه او از هدايت نظرى محروم مى ‏گردد، مى‏ خواهد به عقب باز گردد و به هدايت فطرى نظر بيفكند، سد و مانع پشت سر، او را از بازگشت به فطرت باز مى‏ دارد.[4]

بعضى ديگر گفته ‏اند: سد پيش رو اشاره به موانعى است كه او را از وصول به آخرت و سعادت جاويدان باز مى‏ دارد، و سد پشت سر چيزى است كه او را حتى از رسيدن به سعادت و آرامش در دنيا مانع مى‏ شود.[5]

 

3- محروميت از سير آفاقى و انفسى:

براى شناخت خداوند معمولا دو راه براى مطالعه وجود دارد مطالعه در نشانه‏ هاى خدا كه در جسم و جان انسان است، و آن را" آيات انفسى" مى‏ نامند و مطالعه در آياتى كه در بيرون وجود او در زمين و آسمان و ثوابت و سيارات و كوه و دريا وجود دارد، و آن را" آيات آفاقى" مى‏گويند كه قرآن مجيد در آيه 53 سوره فصلت به آن اشاره كرده، مى‏ فرمايد: به زودى آيات خود را در" آفاق" و" انفس" به آنها نشان مى‏ دهيم تا براى آنها ثابت شود كه خداوند حق است.

هنگامى كه قدرت شناخت انسان از كار مى‏ افتد هم طريق مشاهده آيات انفسى بر او بسته مى‏ شود، و هم مشاهده آيات آفاقى.

در آيات فوق جمله‏:

 

«إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ‏»

 

اشاره به معنى اول است، زيرا غل‌ها چنان سر آنها را به بالا نگاه مى‏ دارد كه حتى قدرت ديدن خويشتن را ندارند، و سدهاى پيش و پس چنان چشم آنها را از مشاهده اطراف خود باز مى‏دارد كه هر چه نگاه مى‏ كنند جز ديوار سد چيزى را نمى‏ بينند و از مشاهده آيات آفاقى محروم مى ‏شوند.[6]

 


[1] . یس/ 7.

[2] . یس/ 8.

[3] . یس/ 10.

[4]. تفسير كبير فخر رازى، ذيل آيات مورد بحث.

[5]. تفسير قرطبى، ذيل آيات مورد بحث.

[6] . مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، 1371ش، ج‏18، ص 320.

قرآن و اهل بيت عليهم السلام رمزماندگاري...
ما را در سایت قرآن و اهل بيت عليهم السلام رمزماندگاري دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farajolahabbasia بازدید : 232 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 17:28