تأملاتي درونديني بر پيادهروي اربعين
منبع : مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه ,
مروري گذرا بر روايات پيامبر و اهلبيت عليهم السلام به خوبي نشان ميدهد که از منظر فرهنگ ناب شيعه زيارت امام حسين ـ عليه السلام ـ، گريه و سوگواري بر مصائب آن امام و بزرگداشت ايام شهادت آن حضرت و ياران مظلومش، از جايگاه بلند و برجستهاي برخوردار است. روايات معتبر اسلامي از اهميت اين مسأله و تأکيد پيشوايان دين بر زنده نگهداشتن ياد و خاطره جانبازيهاي شهيدان کربلا حکايت ميکند. تعابيري که در روايات ما در اين باره وارد شده و پاداشهاي گوناگوني که بر اين امر مژده داده شده است، بسيار شگفتانگيز مينمايد.
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: خداوند خير هرکس را بخواهد، دوستي امام حسين و دوستي زيارت او را در دلش ميافکند و براي هرکس بد بخواهد، بغض امام حسين و بغض زيارت او را در قلبش قرار ميدهد.[1]
امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود: هرکس اباعبدالله را در کنار نهر فرات زيارت کند، مانند کسي است که خداوند را در بالاي عرش زيارت کرده است.[2]
محمد بن مسلم از امام باقر ـ عليه السلام ـ روايت کرده است که فرمود: اگر مردم ميدانستند چه برکاتي در زيارت امام حسين ـ عليه السلام ـ نهفته است، از اشتياق زيارت او ميمردند و نفسهاشان از حسرت به شماره ميافتاد! گفتم مگر چه برکاتي در زيارت امام حسين ـ عليه السلام ـ نهفته است؟ امام عليه السلام فرمود: هرکس امام حسين ـ عليه السلام ـ را از روي اشتياق زيارت کند، خداوند پاداش هزار حج مقبول و هزار عمر پاکيزه و پاداش هزار شهيد از شهداي بدر و پاداش هزار روزهدار و ثواب هزار صدقه مقبول و پاداش آزادي بنداي که براي خدا آزاد شده باشد، براي او مقرر ميفرمايد![3]
روايات اهل بيت عليهم السلام در فضيلت زيارت امام حسين ـ عليه السلام ـ از راه دور و نزديک در حد تواتر معنوي[4]و دست کم در حد روايات مستفيض است.[5] اين امر جاي شکي باقي نميگذارد که زيارت آن امام همام از از اعظم قربات الي الله است و هيچ عمل مستحبي در فضيلت به پاي آن نميرسد. امامان اهلبيت ـ عليهم السلام ـ هم در گفتار و هم در رفتار بر اين موضوع مهم تأکيد کردهاند. آن بزرگواران از هرفرصت و به هربهانه بهره ميجستند تا ياد و خاطره حضرت سيدالشهداء و اصحابش، زندهتر و پوياتر گردد و غبار گذر زمان و سايه سنگين دشمنيها، بر آن ننشيند و نيفتد.
اربعين در منابع ديني و فرهنگي
واژة اربعين، بهمعناي چهل، در ادب اسلامي، جايگاه برجستهاي دارد؛ همچنانکه در ادب فارسي هم به اين معنا توجه شده است. عدد اربعين (چهل) در قرآن کريم از ويژگي خاصي برخوردار است. مثلاً خداوند متعال وقتي با حضرت موسي ـ عليه السلام ـ براي دريافت الواح تورات، وعده مناجات و عبادت ميگذارد، ابتدا سي شب و سپس با ده شب ديگر آن را کامل ميکند؛ يعني حضرت موسي ـ عليه السلام ـ پس از چهل شب مناجات با خداوند، توفيق مييابد الواح تورات را از خداوند دريافت کند!
و با موسي سي شب وعده گذاشتيم و آن را با ده شب تمام کرديم. پس او مدتزمان مناجات با پروردگارش را در چهل شب تمام کرد.[6]
در آيهاي ديگر، چهل سالگي، مقطع کمال عقلي و رشد معنوي انسانها معرفي شده است:
و احسان به پدر و مادر را به انسان سفارش کرديم. مادرش او را با ناخوشي باردار شد با ناخوشي (سختي) بر زمينش نهاد و دوران بارداري و از شيرگرفتنش، سيماه است؛ تا آن هنگام که به بالاترين حد از رشد خود و چهل سالگي رسيد، گفت: خداوندا! ياريم ده تا نعمتت را سپاس گذارم؛ نعمتي که بر من و پدر و مادرم انعام کردي و عمل صالحي که تو از آن خشنودي، انجام دهم و کار را دربارة فرزندانم به سامان کني؛ يقيناً به سوي تو بازگشتم و من از تسليمشدگانم![7]
در روايات اسلامي هم عدد اربعين (چهل) منزلت و سرخاصي دارد. به اين روايات توجه کنيد:
امامصادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هرکس چهل حديث از احاديث ما را حفظ کند، خداوند در روز قيامت او را عالمي فقيه برانگيزد.[8]
پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: هرکس چهل روز از حلال بخورد، خداوند قلب او را نوراني کند.[9]
جالب است بدانيم که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در چهل سالگي به رسالت مبعوث شد. توبه حضرت آدم پس از چهل روز گريه و زاري به درگاه خداوند پذيرفته شد. کسي که شراب بنوشد تا چهل روز نمازش مقبول نيست. کسي که چهل روز گوشت نخورد، ذهنش کند شود. ... اينگونه روايات که شمار آن هم بسيار است، از اهميت عدد اربعين و اسرار نهفته در آن حکايت ميکند.
عدد اربعين در فرهنگ فارسي هم مورد توجه بوده است. کلمات مرکبي مانند چهلدختر، چهلچراغ، چهلقلندر، چهلاختران، چهلستون، ... در شعر و ادب فارسي و نيز فرهنگ عامه مردم، اهميت عدد چهل در فرهنگ ايراني را نشان ميدهد.
حافظ ميفرمايد:
چل سال رنج کشيديم و عاقبت تدبير ما به دست شراب دوساله بود
اربعين حسيني در فرهنگ شيعي
شايد يکي از عوامل برجستهشدن و اهميتيافتن اربعين حسيني در ميان دوستان اهلبيت عليهم السلام روايت مشهوري است که از امام عسکري ـ عليه السلام ـ نقل شده است: علامات مؤمن (شيعه) پنج چيز است:
1. 51 رکعت نماز در شبانه روز (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله) 2. زيارت اربعين 3. قرار دادن انگشتري در دست راست 4. پيشاني بر خاک ماليدن 5. بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم در نماز.
در اين روايت امام عسکري (عليه السلام) زيارت اربعين را يکي از نشانههاي شناخت شيعيان اهلبيت معرفي ميکند. به راستي سرّ اين امر چيست؟ ما در آموزههاي شيعه کم عمل يا عقيدهاي نداريم که بتوان آن را به عنوان علامت شيعه محسوب کرد. چرا در اين ميان بر زيارت اربعين انگشت نهاده شده است؟
توجه عميق و جامع به حوادث عاشورا تا اربعين، ميتواند تا حدي سرّ اين امر را آشکار کند. اربعين، مقطع پايان يافتن اسارت اهلبيت عليهم السلام، کاملشدن رسالت حضرت زينب و امام سجاد عليهما السلام در رسواساختن يزيديان و رساندن پيام خون سرخ حسين به گمراهان کوفي و شامي است (چه اربعين را آغاز حرکت آنها از شام بدانيم و چه زمان رسيدنشان به کربلا). اما از ديگر سو اربعين، مبدأ حرکت جوشنده و تمامناشدني تبليغ و ترويج فرهنگ حسيني هم هست. از اربعين به اين سو است که تمام همت و تلاش امامان اهلبيت و شيعيان و دوستانشان صرف زنده نگه داشتن ياد و خاطره امام حسين و ورود در مبارزهاي فرهنگي بر عليه نظام ستمکار اموي و پس از آن نظام عباسي و همه نظامهاي ستمگر در طول تاريخ است. پيام اربعين، پيام پيروزي حق بر باطل و خون بر شمشير و آغاز شکل جديدي از نبرد فرهنگي با طاغوتهاي زمانه است. حادثه عاشورا و بر زمين ريختن خونهاي پاک امام حسين و ياران قهرمانش، بهترين انرژي و سرمايه براي چنين مبارزه تمامناشدني و مستمر تا قيام قيامت است.
خواندن زيارت اربعين، زيارت کردن امام حسين در روز اربعين و پاسداشت چنين روزي در ميان شيعيان اهلبيت ـ عليهم السلام ـ يکي از برجستهترين عوامل تقويت هويت شيعي است. از اربعين است که هويت شيعي جان و قالبي تازه ميگيرد و با استمداد از نيروي شگرف عاشورا، ظهور پرقدرتي را در عرصههاي سياسي و فرهنگي و نظامي از خود نشان ميدهد. اربعين آموزندهي اين تفکر الهي است که اگر چه باطل مانند کفي بر روي آب،[10]ممکن است کوتاهزماني به جولان و هيجان، افکار عمومي را در دست گيرد و حقطلبان را گرفتار قتل، اسارت و انواع بلاها کند، اما عاقبت نيک و پيروزي از آن حق و حقطلبان خواهد بود.[11] دستگاه يزيد که با تمام توان براي نابودي حرکت عدالتخواهانه امام حسين عليه السلام به ميدان آمده بود، در اربعين به شکست خود اعتراف کرد و اهلبيت را با احترام به سوي مدينه روانه ساخت. از اين مبدأ به بعد شاهد قيامها و حوادثي هستيم که با الهام از قيام امام و يارانش، عرصه را بر حکومت اموي تنگ، و آرام آرام زمينهي نابودي آن را فراهم ميکند. قيام توابين، قيام مردم مدينه و قيام مختار بن ابي عبيد ثقفي در امتداد همين خط پديد ميآيد و بر اندام حکومت جبار اموي لرزه ميافکند. شيعه با پاسداشت اربعين، پيروزي امام حسين و يارانش را فرياد ميزند. اگرچه در عاشورا در غم شهادت امام و يارانش ميگريد و از جنايتهايي که بر اهلبيت رفته است، مويه ميکند، اما در اربعين، نتيجهي شهادتطلبي و جانبازي امام و اهلبيتش را به نظاره مينشيند. اربعين، شايسته تکريم و بزرگداشت است؛ زيرا اربعين، ثمره عاشوراست و آنچه امام حسين در عاشورا آغاز کرد در اربعين به بار مينشيند.
پيادهروي اربعين، نماد شور وشعور شيعي
به درستي نميدانيم که رسم پيادهروي اربعين از کي و توسط چه کسي يا کساني بنيان نهاده شده است. اما به يقين مراسمي با شکوه و تأثيرگذار در تکريم اربعين و تعظيم شعائر الهي است. البته در روايات ما تصريحا يا تلويحا پيادهرفتن به براي زيارت امام حسين عليه السلام بزرگ داشته شده و ثواب عظيمي براي آن وعده داده شده است. بنابر روايات ما هرگونه رنج و سختي که زائر رد راه زيارت امام حسين بر خود هموار ميکند، او را مستوجب پاداش الهي مينمايد. علي بن ميمون صائغ از امام صادق (ع) روايت کرده که فرمود: اي علي! به زيارت امام حسين (ع) برو و از اين کار فروگذار نکن! عرض کردم: ثواب زيارت کننده او چيست؟
فرمود: هرکس پياده به زيارت او برود، خداوند براي هرگامي که برميدارد، حسنهاي برايش نوشته،گناهي از او پاک کرده و درجهاي به رتبه او ميافزايد؛ هنگامي که به آنجا برسد، خداوند دو فرشته بر او ميگمارد تا آنچه از اعمال خير در زيارت از او سر مي زند، بنويسد و هرآنچه اعمال شر و زشت از او سر ميزند، بنويسد و هرآنچه شر و زشت از او سر ميزند ثبت نکنند. وقتي که قصد بازگشت ميکند، با او وداع ميکنند و ميگويند: اي ولي خدا! بخشيده شدي! تو از حزب خدا، حزب رسول او و حزب اهل بيت رسول او هستي. به خدا سوگند! هرگز آتش جهنم را نخواهي ديد و او هم تو را نميبيند و بدنت هرگز طعمه آتش نخواهد شد.[12]
جابر مکفوف از أبي الصامت نقل کرده که گفت: شنيدم امام صادق(ع) فرمود: هر کس پياده به زيارت امام حسين(ع) برود، خداوند براي هر قدمي که بر ميدارد هزار حسنه براي او ميدارد و هزار گناه او را پاک ميکند و رتبه او را هزار درجه بالا ميبرد.[13]
رسم پيادهروي از نجف تا کربلا، رسمي کهن در ميان مردم عراق و مجاوران حرم علوي است. اما پيادهروي اربعين از حال و هواي خاصي برخوردار بوده و هست. چندسالي است که شيعيان و دوستان اهلبيت عليهم السلام از سراسر جهان، به ويژه ايران اسلامي، همراه با شيعيان عراق در اين مراسم با شکوه و معنوي شرکت ميکنند و هرسال بر شکوه و تأثيرگذاري آن افزوده ميشود. مسلما چنين مراسم ساده ولي باشکوه و پرعظمتي، از جنبههاي گوناگون آثار و برکاتي را با خود به همراه داشته و دارد. با توجه به طولاني بودن مسير نجف تا کربلا و مشقت زيادي را که زائر امام حسين تحمل ميکند، نيز هزينههاي بسياري که براي تأمين امنيت زائران و خدمات رفاهي صرف ميشود، برخي از سادهانديشان به خورده ميگيري از ان واداشته است. منتقدان از جنبههاي گوناگوني به اين مسأله پرداخته و توسعهي چنين مراسمي را موجه نميدانند. ميگويند چرا به رسم پياده روي اربعين ميپردازيد و آن را به حماسهاي شيعي تبديل ميکنيد؟! اين امر ميتواند به همسبستگي و انسجام ميان همهي فرق اسلامي آسيب رساند و مانع وحدت امت اسلامي شود. ميگويند پيادهروي از نجف تا کربلا مستلزم مشقت زياد و رنج بدني فراوان است؛ در حالي که در شريعت اسلامي، تحميل رنج بر بدن کار درستي تلقي نشده است! ميگويند ...
چنين افرادي غافلاند که اولا پيادهروي ساده و خالصانه و به قصد زيارت امام حسين مخصوص شيعيان نيست و بسياري از اهل سنت نيز در اين مراسم شرکت ميکنند. مراسم پيادهروي اربعين هرگز نمايش اقتادر شيعه در برابر ديگر فرق اسلامي نبوده و نيست؛ بلکه نمايش اقتدار جبههي حق در برابر ظلم جهاني است. ثانيا در شريعت اسلامي جواز و عدم جواز تحميل مشقت بر بدن، متوقف بر هدفي است که فرد مؤمن در نظر دارد و ميخواهد با رفتار خود آن را محقق کند. اگر هدف فرد، هدفي مادي و دنيايي باشد، البته تحميل مشقت بيش از حد طاقت بر بدن، کاري ناروا و نامشروع است؛ اما اگر هدف، متعالي و مقصود، معنوي و بلندمرتبه و براي فرد و جامعه حياتي باشد، تحميل مشقت بر بدن روا، بلکه گاه واجب است. کافي است به خود مسئله جهاد و شهادت در فرهنگ اسلامي توجه کنيم. جنگ و جهاد در راه خدا سهمگينترين مشقتها و رنجها را بر بدن آدمي تحميل ميکند؛ معالوصف، جهاد در راه خدا تا سر حد مرگ، امري واجب است (چه جهاد دفاعيو چه جهاد ابتدايي). فارغ از نقدهايي که به چگونگي برپايي مراسم پيادهروي اربعين وارد ميدانيم و آسيبهايي که لازم است رفع شود تا اين مراسم به اهداف مقدس و ارزشمند خود برسد، مسلماً فوائد مهمي بر آن مترتب است که پرداختن هزينههايي به مراتب بيش از اين را تجويز ميکند؛ در ادامه به پارهاي کارکردهاي ارزشمند و مفيد پيادهروي اربعين اشاره ميکنيم:
1. هجرت نمادين به سوي حجت خدا
امامحسين ـ عليه السلام ـ مظهر رحمت، هدايت و رهاييبخشي خداوند است. امام خليفه خدا بر زمين و سرپرست مؤمنان است. حضور در محضر امام و بيعت با او و اظهار وفاداري به آرمانها و ارزشهاي او شرط باريابي به ساحت ايمان و ولايت خداست.[14] فردي که با پاي پياده از نجف تا کربلا ميرود و پايان سفرش حضور در مضجع امام و اعلان بيعت با اوست، در واقع نوعي مهاجرت نمادين را از خود به سمت امام به نمايش ميگذارد. پياده روي به سوي حرم امام حسين، بازسازي نمادين هجرت از خودخواهي به سوي خداخواهي و گذاردن دست بيعت و اطاعت در دست ولي خداست. زائر، با رفتار نمادين خود، از ژرفاي وجود هجرتي را به سوي ولي خدا شکل ميدهد که در همه ابعاد و ساحتهاي وجود او (فکري، احساسي و رفتاري) تأثيري شگرف ميگذارد و او را آماده اطاعت داوطلبانه و جاننثاري در راه خدا، به فرمان ولي خدا، ميگرداند. دقت در صورت و معناي مناسک ديني نشان ميدهد که بخش فراواني از رفتارهاي ديني ما جنبهي نمادين دارد. حرکتهايي که در نماز انجام ميدهيم، مناسک حج، ... و بسياري از رفتارهاي ديني ديگر، رفتارهايي نمادين و نشانه خضوع و فرمانبرداري از خداوند متعال است. اگر زائر حسيني در پيادهروي به سوي حرم امام حسين به اين جنبه از عمل توجه کند، سفر او و سختيهايي که بر بدن خود وارد ميکند، او را از لحاظ روحي و معنوي آماده ورود به ساحت ولايت ولي خدا ميسازد و فکر، عاطفه و عمل او را در جهت اطاعت از امام و بهرگيري از هدايت تام و کامل او، که همان هدايت الهي و اطاعت از خداست، حرکت ميدهد.
2. تقويت هويت شيعي
شيعه از همان ابتداي شکلگيري در زمان پيامبر تاکنون، تاريخ پرفراز و نشيب، خونبار و دشواري را پشت سر گذشته است. شيعيان همواره اقليتي تحت ستم و جفا بوده و قدرتهاي حاکم، خواهان هضم آنها در اکثريت، بلکه نابودي آنها بودهاند. امروزه که دشمني با اسلام و تشيع ابعاد به مراتب خطرناکتر و کشندهتري را به خود گرفته و دشمن با ابزارهاي مختلف فرهنگي، سياسي و نظامي در صدد نابودي مکتب تشيع است، و خاموش کردن چراغ اهلبيت عليهم السلام است، استفاده از همه ابزارهاي مشروعي که به تقويت هويت مذهبي و تحکيم انسجام درونمذهبي و نمايش اقتدار و صلابت شيعه در برابر قدرتهاي ظالم جهان مدد ميرساند، وظيفهاي مهم و ضروري است. فرزندان ما بايد به شيوههاي گوناگون با هويت مذهبي شيعي خود آشنا شوند و آن را در درون خود ريشهدار کنند. سوگواري سالار شهيدان حضرت اباعبدالله يکي از مؤثرترين رسومي است که به تبيين و ترويج معارف اسلامي و تقويت پايههاي فرهنگ اهلبيت در طول تاريخ ياري رسانده است. مراسم پياده روي اربعين که با حضور عاشقانه و خالصانه دوستان اهلبيت، فارغ هرمليت و زبان، انجام ميگيرد، يکي از بهترين فرصتهاي آشنايي و تعميق روابط معنوي، سياسي و فرهنگي شيعيان جهان است. اين مراسم در قالبي ساده، ملايم و نرم و عاري از هرگونه خشونت و تعرض به ديگر فرق اسلامي، شيعيان را بهعنوان امتي مقتدر و با صلابت معرفي کرده و ضمن به نمايش گذاردن مناسک شيعي، پيام وحدت، يکپارچگي و هوشياري آنها را به دشمنان و بدخواهان فرياد ميزند. البته اين مهم وقتي به کمال خود قابلدستيابي است که زائران حرم حسيني در کنار شور و هيجان مقدسي که در اين مراسم از خود نشان ميدهند، جبنههاي معرفتي آن را نيز دريابند و با توجه به آن در اين مراسم شرکت کنند. از اين رو يقينا مسؤوليت عالمان ديني، خصوصا نهاد مقدس مرجعيت ديني شيعه، در جهت افزايش معرفت شيعيان و آشناکردن هرچه بيش از پيش زائران به فرهنگ ناب عاشورا، مسؤوليتي مهم و اجتنابناپذير است. بنابر اين توجه به ظرفيتهاي عظيم اين مراسم و نيز تدمل در آسيبهايي که ميتواند بر جنبههاي مثبت آن سايه افکنده و آن را در حد يک رفتار هيجاني فروکشکننده تنزل دهد، ضروري مينمايد.
آسيبشناسي مراسم پيادهروي اربعين
بدون ترديد مراسم با عظمتي مثل پيادهروي اربعين، که به صورت خودجوش و مردمي صورت گرفته و ميگيرد، در کنار نقاط قوت و ارزشمند آن، از آسيبهايي هم رنج ميبرد که بايد براي آن فکري کرد و طرحي درانداخت. روشن است که مديريت دولتي و ورود مستقيم و سياسي دولتها به اين امر، کاري نادرست و خطرناک است. اين مراسم بايد با همان ماهيت ساده و مردمياش ادامه حيات دهد. اما اين امر هرگز به اين معنا نيست که نهادهاي تصميمگير و تأثيرگذاري مانند نهاد مرجعيت شيعه، براي جهت دادن، مديريتکردن و بهرهبرداري فرهنگي از اين مراسم، دست به کار نشوند. اين هيجان مقدس و حرکت ارزشمند ميتواند و بايد که بهرههاي بسيار فراوان فرهنگي، سياسي، امنيتي و معنوي براي شيعيان، بلکه جهان اسلام، با خود داشته باشد. متأسفانه ما اکنون اقدامهاي جدي و قابلتوجهي را در اين خصوص شاهد نبودهايم. زائران حرم حسيني بايد ضمن توجه به ابعاد معنوي، سياسي و فرهنگي اين مراسم، و تلاش براي بهره جستن از آن، در ارتقاء کيفي آن هم بکوشند و اين امر نيازمند مديريت فرهنگي و هدايت فکري ـ رفتاري زائران به سمت اهداف مقدس قيام عاشورا است. زائر حسيني بايد در چندروز، ضمن افزايش شور معنوي و جذبهي روحاني حسيني در شخصيت خود، با اهداف والاي امام حسين بيش از پيش آشنا شود و همان هدفها و ارزشها را با مصدايق امروزياش باز شناسد. زائر اربعين بايد به دشمنشناسي مسلح شود و به نشانههاي جبههي حق و جبههي باطل در زمان خود به وضوح آگاه گردد.
آسيب ديگري که در اين مراسم وجود دارد، نحوه پذيرايي و هزينههاي هنگفتي است که به صورت غيرمنضبط و مديريتناشده مصرف ميشود. اين امر هم صورت مراسم را تهديد ميکند و هم بر جنبههاي نمادين معنوي، سياسي و فرهنگي آن تأثير منفي ميگذارد. به نظر ميرسد که نهاد مرجعيت شيعه در عراق بايد با تشکيل کميتههاي مردمي و با حضور شخصيتهاي فرهنگي، سياسي و مذهبي و عشاير و گروههاي مهم و تأثيرگذار در اين مراسم، تمهيدي بيانديشند که مراسم پيادهروي اربعين به بهترين شکل ممکن صورت گيرد و شاهد اسراف، تبدير و حيف و ميل اموال شيعيان، به بهانه پذيرايي از زائران حسيني نباشيم. متأسفانه نحوة پذيرايي در اين مراسم و حجم اسراف کاريها و حيف و ميلها به حدي است که ميتواند بر جنبههاي سودمند و ارزشمند آن تأثير منفي بگذارد.
ميتوان با مديريت صحيح، ضمن ايجاد رفاه متناسب و متعادل براي زائران، هزينههاي غيرضرور را در رسيدگي به تهيدسان و نيازمندان کشورهاي اسلامي، خصوصاً نيازمندان عراقي، سوري، لبناني و افغاني به کار گرفت.
پينوشتها:
[1]. الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 496.
[2]. محمد بن الحسن الطوسي، تهذيب الاحکام، ج 6، ص 46.
[3]. الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 453.
[4] . متواتر در لغت به معناي پياپي و مکرّر است و حديث متواتر، حديثي است که شمار راويان آن در هر طبقه? زماني، به حدّي باشد که تباني آنان بر جعل حديث، نزديک به غيرممکن باشد. در مورد احاديث متواتر، احتمال نقل درست مضمون حديث از معصوم گوينده? آن، قطعي است. به نظر شيعه حديث ثقلين و بخشهايي از واقعه? غدير خم از جمله? اين احاديث به شمار ميآيند.
[5] . در اصطلاح به حديثي گفته مي شود که راويان آن بيش از سه نفر و کمتر از حد تواتر باشد.
[6]. اعراف/142.
[7]. احقاف/15.
[8]. محمد بن يعقوب کليني، الاصول الکافي، ج 1، ص 48 و 49.
[9]. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 53، ص 326.
[10] . رعد/17
[11] . زخرف/35
[12] . رک: محمد حسن اصطهباتاتي، کتاب نور العين، فصل اول
[13] . همان.
[14] . نساء/100
برچسب : نویسنده : farajolahabbasia بازدید : 211