شهادت امام موسی کاظم بر مهدی فاطمه تسلیت باد

ساخت وبلاگ

سوال: در روايتي هست علي بن جعفر ازحضرت موسي بن جعفر سوال كردند و امام فرمودند: «بنا ساختن بر قبر، گچكاري و گل كردن، صلاح و درست نيست»؛ آيا اين روايت معتبر است؟

پاسخ اجمالي:

قرآن تصريح به ساخت عبادتگاه بر قبور اصحاب كهف دارد؛ رسول خدا نیز داخل خانه خود دفن شد و گنبد و بارگاه دارد و براي ائمه بقيع، نجف و كربلا، سامرا و مشهد نيز بناهايي توسط خلفاي غير شيعه و افرادي از شيعيان ساخته شده است و اين يعني حتي خلفاي غير شيعه نيز اين كار را جايز مي دانستند.

پاسخ تفصيلي:

1. ساخت مقبره، گنبد و بارگاه سیره عقلایی

بناي مقابر و گنبدهاي پيامبر و اهل بيت پاك ايشان از هنگام وفات هر يك از آنان توسط حكومت‌ها و گروه‌هاي مختلف از مردم عادي ساخته شده است. هر كس و هر خاندان يا هر حكومتي به فراخور علاقه، هنر و امكاناتي كه داشت در بناي اوّليه، بازسازي، گسترش، ترميم و تزئين اين بناها در دوران مختلف شركت داشته است. اين بناها در دوران مختلف با هنر و معماري مخصوص هر عصر و با بهترين مصالح قابل دسترس همان دوره ساخته شده اند.

پيامبر اكرم در خانة خويش مدفون گرديد كه در شرق مسجد نبوي واقع شده بود و در اطراف آن ديوار پنج ضلعي كشيده شد وسپس برای قبر حفاظی ساخته شد و بعدها گنبدي بالاي حجره شريف پيامبر ساخته شد كه از پايين مربع بود از بالا هشت ضلعي و با الواح سرب پوشيده شده بود و براي حفاظ قبر شريف پنجره‌هايي از مس و آهن ساختند و در سال 1253، سلطان عبداالحميد عثماني دستور داد گنبد را به رنگ سبز رنگ كنند كه همچنان به همين شكل باقي است.[1]

علاوه براین بسياري از پيامبران در نقاط مختلف دنيا داراي آرامگاه، قبه و بارگاه هستند، مانند:

1. قبر حضرت آدم و حضرت نوح ـ عليهما السّلام ـ در کنار قبر مطهر حضرت علي ـ عليه السّلام ـ.

2. قبر حضرت شيث ـ عليه السّلام ـ وصي حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ در شهر موصل بغداد که امروزه به صورت مسجدي بنام مسجد شيث نبي است.

3. قبر حضرت ابراهيم خليل ـ عليه السّلام ـ در روستائي به نام«حبرون» که امروزه بنام«الخليل» خوانده مي شود و در اين شهر قبر حضرت اسحاق و حضرت يعقوب و حضرت يوسف ـ عليهم السّلام ـ در کنار قبر ابراهيم ـ عليه السّلام ـ مي‌باشد در مکاني معروف به جامع الخليل که از روضه هاي منوّر و مزين جهان است.

4. قبر حضرت دانيال نبي ـ عليه السّلام ـ در شوش کشور ایران، اين پيامبر الهي به روايتي در فلسطين وفات کرد و جسدش را به شوش منتقل نمودند؛ البته برخي معتقدند وي در شوش وفات يافت.

5. قبر يسع ـ عليه السّلام ـ از پيامبران بني اسرائيل در روستاي «بسر» از مناطق حوران دمشق.[2]

بنابراین ساختن مسجد در کنار قبور و بارگاه بر روي آن ممنوع نمي‌باشد، زیرا:

اولاً: بناهائي ياد بود که خاطره افراد برجسته و با شخصيت را زنده نگه مي‌دارد و هميشه در ميان مردم جهان رايج بوده و هست و يک نوع قدرداني از گذشتگان و تشويق براي آيندگان در آن نهفته است.

ثانياً: مسئله ساختن مسجد و بارگاه بر مزار و قبور بزرگان و مردان الهي در متن قرآن آمده است: هنگامي که ماجراي اصحاب کهف بر ملا شد مردم براي ديدن آنها رفتند ولي آنها را مرده يافتند هر گروه پيشنهادي کرد و اين پيشنهاد پذيرفته شد که به روي غار مسجدي بسازند. قرآن اين پيشنهاد را اين گونه نقل مي کند: «وَكَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا»[3] ؛ «بدين سان مردم را به حال‌شان آگاه كرديم تا بدانند كه وعده خدا راست است و در قيامت ترديدى نيست. آن گاه در باره آنها با يكديگر به گفت و گو پرداختند و گفتند: بر روى آنها بنايى برآوريد، پروردگارشان به كارشان آگاه‌تر است. و آنان كه بر حالشان آگاه‌تر شده بودند، گفتند: نه، اينجا را مسجدى مى‌كنيم».

ثالثا: سيره مسلمين از صدر اسلام تاکنون بر اين بوده که بخاطر تعظيم و احترام انسان‌هاي صالح بر قبر آنان بارگاه و يا در کنار آن مسجدي بنا مي‌کرده‌اند تا در آن به عبادت و تلاوت قرآن و... بپردازند و شاهد بر اين مدعا بارگاه پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه ـ عليهم السلام ـ و نيز بارگاه شيخ عبدالقاهر و ابوحنيفه در بغداد است.[4]

2. روایات نهی از ساخت گنبد و بارگاه

در برخی از روایات شیعه، از ساختن ساختمان روی قبرها و یا بلند کردن قبرها و ... نهی شده است که باید دید این روایات آیا سند معتبری دارند یا نه؟ آیا دلالت بر حرمت ساختن ساختمان و آباد کردن اطراف قبور و نیز ناروایی گچ‌کاری ساختمان قبور را می‌رساند یا نه؟

روایت اول: مرحوم برقی در کتاب المحاسن از امام صادق و امام باقر نقل می‌کند که فرمودند: «بر قبرها بنا نسازید و سقف خانه‌های‌تان را نقاشی نکنید، زیرا رسول خدا این کار را نمی‌پسندید».[5]

سند حدیث: علامه مجلسی سند این حدیث را مجهول می‌داند.[6] در سند این حدیث دو نفر قابل خدشه است:

  1. قاسم بن سلیمان: نجاشی و شیخ طوسی و دیگران فقط گفته‌اند وی دارای کتاب بود اما سخنی بر مدح یا ذم وی ندارند. [7] از همین روست که برخی از کتب رجال وی را مجهول دانسته‌اند.[8] در تکمله الرجال هم آمده است: چون قاسم بن سلیمان در کتب رجال مهمل و غیر موثق می‌باشد، روایاتش ضعیف است.[9]
  2. جراح المدائنی: نجاشی بدون مدح و ذم آورده است.[10] شیخ طوسی هم بدون مدح و ذم وی را از اصحاب امام باقر و امام صادق (سلام الله علیهما) دانسته است.[11] جامع الرواه وی را مهمل دانسته است.[12]

روایت دوم: از امیر مومنان نقل شده است: «هر کس قبری را تجدید بنا کند یا مجسمه‌ای را بسازد از اسلام خارج شده است».[13]

سند حدیث: علاوه بر اختلاف نظر کتب رجال در ثقه بودن یا نبودن محمد بن خالد برقی و محمد بن سنان الزاهری، خود ابی الجارود از سران زیدیه و مورد مذمت ائمه اطهار می‌باشد و روایاتش قابل استناد نیست. نام ابی الجارود زیاد بن منذر است که در روایات آمده است: امام باقر (سلام الله علیه) وی را سرحوب دانست (سرحوب نام یکی از شیاطینی است که نابینا هم هست) و ابو الجارود هم نابینا جسمی و هم نابینای قلبی بود. وی مورد مذمت امام صادق (سلام الله علیه) قرار گرفته است به طوری حضرت وی را از دروغگویان و کافران و ملعونان نامیده است.[14] دیگر کتب رجالی نیز با استناد به همین روایات وی را ضعیف و روایاتش را مردود دانسته‌اند.[15]

روایت سوم: از امام صادق نقل شده است که امیر مومنان فرمود: رسول الله مرا به مدینه فرستاد و فرمود: «هیچ نقاشی را رها مکن مگر آنه محوش کن و هیچ قبری را ترک نکن مگر اینکه با زمین هموار سازی و هیچ سگی را زنده مگذار»‏.[16]

سند حدیث: در سند این حدیث نوفلی و سکونی آمده است که ثقه نیستند:

نوفلی: نوفلی که ابراهیم بن هاشم از اول نقل می‌کند و او از سکونی همان الحسين بن يزيد بن محمد بن عبد الملك النوفلي است.[17] نجاشی می‌نویسد: قمی‌ها گفته‌اند وی در آخر عمر غالی شده بود اما من مدرکی براین سخن پیدا نکردم.[18] علامه حلی در روایات او توقف می‌کند به دو دلیل: اول اینکه قمی‌ها او را غالی دانسته‌اند و دوم اینکه تصریحی بر عدالتش از سوی اصحاب وجود ندارد.[19]

سکونی: نام وی اسماعیل بن ابی زیاد است.[20] وی از اهل سنت می‌باشد.[21] در کتب رجال اولیه شیعه صراحتی به ثقه بودن وی نشده است.

از نظر دلالت نیز روشن نیست زیرا رسول خدا امیر مومنان را قبل از هجرت به مدینه نفرستاده‌اند و بعد از هجرت نیز خودش آنجا بودند و در ضمن کشتن همه سگ‌ها نه در تاریخ گزارش داده شده است و نه با مبانی دینی سازگار می‌باشد.

روایت چهارم: از امام صادق نقل شده است که امیر مومنان فرمود: «رسول الله مرا ویران کردن قبرها و شکستن نقاشی‌ها فرستاد»‏.[22]

این روایت را کلینی نیز در جلد6 صفحه 528 حدیث11 «بَابُ تَزْوِيقِ الْبُيُوتِ» کتاب الکافی نقل کرده است که آخرش همین سند می‌باشد.

سند روایت: سند روایت به خاطر جعفر بن محمد الاشعری قابل استناد نیست. نام وی جعفر بن‏ محمد بن‏ عبيد الله‏ است[23] ودر کتاب‌های رجالی فقط نامش بدون مدح و ذم آمده است.[24]

3. روایت مورد نظر

علی بن جعفر یعنی فرزند بزرگوار امام جعفر صادق از امام موسی کاظم سوالاتی دارد که همراه با جواب‌هاى آن حضرت در کتابی به نام مسائل علی بن جعفر گردآوری شده است. علاوه بر اين كتاب، سؤالات فراوان ديگرى نيز از على بن جعفر از امام موسى كاظم در منابع روايى ما موجود مى‏باشد كه در اين کتاب مطرح نشده است و اين خود موجب گرديد تا مستدركات مسائل على بن جعفر نيز در آخر كتاب به آن ضميمه گردد كه در سه بخش احكام شرعى و فضايل ائمه و اخلاقيات مى‏باشد.

این روایت در باب أحكام الميت حدیث 460 مستدرکات آمده است، یعنی در متن کتاب نیست و سند روایت این است:

عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُ إ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى عَنِ الْبِنَاءِ عَلَى الْقَبْرِ وَ الْجُلُوسِ عَلَيْهِ هَلْ يَصْلُحُ قَالَ: «لَا يَصْلُحُ الْبِنَاءُ عَلَيْهِ وَ لَا الْجُلُوسُ وَ لَا تَجْصِيصُهُ‏ وَ لَا تَطْيِينُهُ»[25] ؛ «ساختن بنا بر قبر و نشستن بر آن و گچ كاري و گل كاري آن، كار خوبي نيست».

شیخ طوسی این روایت را با همین سلسله سند در کتاب تهذیب الاحکام نقل کرده است.[26] اما در الاستبصار این روایت را از شیخ مفید از صدوق از پدر شیخ صدوق از محمد بن یحیی از محمد بن الحسین بن ابی الخطاب آورده است.[27]

سند حدیث:

شیخ مفید و پدر شیخ صدوق و شیخ صدوق یعنی علی بن الحسین از بزرگان شیعه، ثقه و مورد اعتماد هستند؛ اما در سند کتاب تهذیب شیخ صدوق از محمد بن الحسین بن ابی الخطاب بدون واسطه روایت می‌کند در حالی که محمد بن الحسین از اصحاب امام جواد (سلام الله علیه) می‌باشد و شیخ صدوق متولد قرن چهار قمری است و با این نگاه سند حدیث مرسل است و قابل استناد نمی‌باشد.

در سند کتاب الاستبصار پدر شیخ صدوق از محمد بن یحیی از محمد بن الحسین نقل می‌کند و با این سند، مرسل بودن سند حدیث حل می‌شود، زیرا پدر شیخ صدوق از محمد بن یحیی حدیث نقل کرده است.[28] محمد بن یحیی نیز از محمد بن الحسین بن ابی الخطاب حدیث نقل کرده است.[29]

راوی دیگر این روایت علی بن اسباط می‌باشد که فطحی مذهب بوده است[30] و با همین مذهب نیز از دنیا رفت.[31] اما نجاشی بر این باور است که وی از مذهب فطحی برگشت و از یاران امام رضا و امام جواد شد و ثقه‌ترین و راستگو‌ترین مردم از نظر لهجه بود.[32] علامه حسن بن یوسف حلی بعد از بیان سخن نجاشی می‌نویسد: «فأنا أعتمد على روايته»[33] ؛ «من به روایاتش اعتماد می‌کنم». قهپایی بر این باور است که کشی ظاهرا به نامه نگاری‌های علی بن اسباط با علی بن مهزیار و توبه وی از فطحیه و باور به امامت امام جواد دست نیافته و نوشته که وی فطحی مذهب مرده است و گرنه وی برگشته است.[34]

به هر حال چه در فطحی مذهب بودن مانده باشد یا توبه کرده باشد، در ثقه بودن علی بن اسباط در میان رجالیون تردیدی وجود ندارد و هر چند سند روایت در مستدرکات کتاب مسائل علی بن جعفر و تهذیب الاحکام شیخ طوسی معتبر نیست، اما سند حدیث در کتاب الاستبصار شیخ طوسی معتبر و قابل استناد است و اگر بپذیریم علی بن اسباط فطحی مذهب ماند باز حدیث موثق خواهد شد.

4. روایات جواز ساخت بنا بر روی قبرها

در کنار این روایت از موسی بن جعفر (سلام الله علیه)، روایت دیگر آمده است که امام موسی بن جعفر (سلام الله علیه) از بغداد برگشت و با خبر شد یکی از دخترانش در مکانی به نام فید از دنیا رفته است، او را دفن کرد و به یکی از غلامانش دستور داد قبرش را گچ کاری کند و نامش را در لوحی بر روی قبرش بنویسد: «سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: لَمَّا رَجَعَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى مِنْ بَغْدَادَ وَ مَضَى إِلَى الْمَدِينَةِ مَاتَتِ ابْنَةٌ لَهُ بِفَيْدَ[35] فَدَفَنَهَا وَ أَمَرَ بَعْضَ مَوَالِيهِ أَنْ يُجَصِّصَ قَبْرَهَا وَ يَكْتُبَ عَلَى لَوْحٍ اسْمَهَا يَجْعَلُهُ فِي الْقَبْرِ».[36]

در روایتی دیگر آمده است که امام صادق (سلام الله علیه) فرمود: قبر رسول خدا گچ‌کاری شده با سنگ‌های سرخ است: «حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قَبْرُ رَسُولِ اللَّهِ مُحَصَّبٌ حَصْبَاءَ حَمْرَاءَ».[37]

جمع بندی مطالب

هر چند سند این دو روایت قابل خدشه می‌باشد، اما از آنجا که در عصر خود اهل بیت (سلام الله علیهم) قبر رسولخدا (صلی الله علیه و آله) و دیگر بزرگان دین هم مشخص بود و هم گاهی داخل خانه بود و بنا و ساختمان داشت مانند قبر رسولخدا (صلی الله علیه و آله) امام هادی و امام حسن عسکری (سلام الله علیهما) و دیگر بزرگان دین و نیز با توجه به آیه قرآن کریم که به صراحت اعلام می‌دارد قبرهای اصحاب کهف را مسجد کردند،[38] می‌توان گفت که اینگونه روایات مربوط به نهی از ساختن بنا و ساختمان بر روی قبرها، نهی از مورد عبادت قرار گرفتن صاحبان این قبرهاست و در حقیقت اهل بیت عصمت و طهارت در کنار جواز قرآن کریم بر ساخت مسجد بر روی قبور اولیای الهی و نیز سیره معصومین در دفن بزرگان خود در داخل خانه و ساختمان مانند دفن امام هادی و امام حسن عسکری (سلام الله علیهما) و دیگر بزرگان دین در داخل خانه، هشدار می‌دهند که این بزرگواران فقط از اولیای خاص الهی هستند و نباید خدا پنداشته شوند و نباید مقام‌شان از مقام اولیای الهی بودن بالاتر برده شود؛ چنانچه در روایتی از امام صادق نقل شده است که فرمود: رسول خدا نهی کرد از اینکه بر قبری نماز خوانده شود و در ادامه فرمود یا در کنار قبر نشسته شود یا ساختمانی بر آن ساخته شود: «مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ زِيَادِ بْنِ مَرْوَانَ الْقَنْدِيِّ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ أَنْ يُصَلَّى عَلَى قَبْرٍ أَوْ يُقْعَدَ عَلَيْهِ أَوْ يُبْنَى عَلَيْهِ».[39] با توجه به کنار هم بودن نهی از نماز خواندن بر قبر و نشستن و ساختمان سازی، مراد این است که مقام این بزرگان دین باید بندگی خالصانه خدا باشد نه اینکه مورد عبادت قرار گیرد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. تعمير و توسعه مسجد شريف نبوي، ناجي محمّد حسن عبد القادر الانصاري.

2. نجف اشرف در ادوار زمان، محقق ورسي.

3. تاريخ حرم ائمه بقيع، محمد صادق نجمي.

4. تاريخ كربلا و حاير حسين، محمّد جواد كليد دار.

5. تاريخ حرم كاظمين، شيخ محمّد آل ياسين.

6. تاريخ مشهد، از محمّد رضا قصّابيان.


[1] . ناجي الانصاري ، محمّد حسن عبد القادر ، تعمير و توسعه مسجد شريف نبوي، ترجمه: عبد المحمّد آيتي، تهران، نشر مشعر، بهار 1378 ه‍ ش، صص 68 ـ 71.

[2] . حرزالدين محمد، مراقد المعارف، نجف، مطبعة الاداب، 1389، ص23/284، و ج2، ص6ـ374؛ عماد زاده، تاريخ انبياء، تهران، اسلاميه، چاپ سوم، 1371ش، ص58 الي 580.

[3]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالکتب الاسلاميه، 1374ش، ج12، ص388؛ طباطبايي، محمد حسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ج13، ص368.

[4]. تهراني، حسين، سئوالات ما ـ بخش ساختن بارگاه بر روي قبور، قم، انتشارات حاذق، چاپ چهارم، 1428ق، ص525.

[5] . برقى، احمد، المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1371 ق، ج‏2، ص612، باب5 باب تزويق البيوت و التصاوير، حدیث32: عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَا تَبْنُوا عَلَى الْقُبُورِ وَ لَا تُصَوِّرُوا سُقُوفَ الْبُيُوتِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ كَرِهَ ذَلِكَ.

‏ وَ رَوَاهُ عَنْ يُوسُفَ بْنِ عَقِيلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ».

[6] مجلسى، محمد باقر، ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، 1406ق، ج3، ص299.

[7] . نجاشى، احمد، رجال النجاشي، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ ششم، 1365ش، ص314. طوسى، محمد، فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنفين و أصحاب الأصول، قم، مكتبة المحقق الطباطبائي، چاپ اول، 1420ق، ص372.

[8] . رک: اعرجى كاظمى، محسن، عدة الرجال، قم، اسماعيليان، چاپ اول، 1415ق، ج2، ص172.

[9] كاظمى، عبدالنبى، تكملة الرجال، قم، أنوار الهدى، چاپ اول، 1425ق، ج2، ص277.

[10] . رجال النجاشی، پیشین، ص130.

[11] . طوسى، محمد، رجال الطوسي، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ سوم، 1373ش، ص129. ص179.

[12] . اردبيلى، محمد، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد، بیروت، دار الأضواء، چاپ اول، 1403ق، ج2، ص532.

[13] . المحاسن، پیشین، ج‏2، ص612، باب5 باب تزويق البيوت و التصاوير، حدیث33: عَنْهُ (یعنی صاحب کتاب المحاسن) عَنْ أَبِيهِ (پدرش محمد بن خالد البرقی) عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ‏ مَنْ جَدَّدَ قَبْراً أَوْ مَثَّلَ مِثَالًا فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَامِ‏.

[14] .كشى، محمد، اختيار معرفة الرجال، قم، موسسة آل البيت (عليهم السلام) لإحياء التراث، چاپ اول، 1404ق، ج2، ص495.

[15] . رک: قهپايى، عنايةالله، مجمع الرجال، قم، اسماعيليان، چاپ دوم، 1364ش، ج3، ص73.

[16] . المحاسن، پیشین، ج‏2، ص، 613، باب5 باب تزويق البيوت و التصاوير، حدیث34: عَنْهُ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ: بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَقَالَ لَا تَدَعْ صُورَةً إِلَّا مَحَوْتَهَا وَ لَا قَبْراً إِلَّا سَوَّيْتَهُ وَ لَا كَلْباً إِلَّا قَتَلْتَهُ

[17] . رجال النجاشي، پیشین، ص38. حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، قم، الشريف الرضي، چاپ دوم، 1402ق، ص270.

[18] . رجال النجاشي، پیشین، ص38.

[19] . حلى، حسن بن يوسف، ترتيب خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، مشهد، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى، چاپ اول، 1381ش، ص168.

[20] . رجال العلامة الحلي، پیشین، ص270.

[21] . تفرشى، مصطفى، نقد الرجال، قم، موسسة آل البيت (عليهم السلام) لإحياء التراث، چاپ اول، 1377ش، ج1، ص208. رجال العلامة الحلي، پیشین، ص199.

[22]. المحاسن، ج‏2، ص 614، باب5 باب تزويق البيوت و التصاوير، حدیث35: عَنْهُ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ قَالَ: أَرْسَلَنِي رَسُولُ اللَّهِ فِي هَدْمِ الْقُبُورِ وَ كَسْرِ الصُّوَرِ.

[23] . جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد، پیشین، ج1، ص159.

[24] . ابن‏ شهرآشوب، محمد، معالم العلماء في فهرست كتب الشيعة و أسماء المصنفين منهم قديما و حديثا (تتمة كتاب الفهرست للشيخ أبي جعفر الطوسي)، نجف، المطبعة الحيدرية، چاپ اول، 1380ق، ص31. استرآبادى، محمد، منهج المقال في تحقيق أحوال الرجال، قم، موسسة آل البيت (عليهم السلام) لإحياء التراث، چاپ اول، 1422ق، ج3، ص232. نقد الرجال، پیشین، ج1، ص359. مجمع الرجال، پیشین، ج2، ص40. جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد، پیشین، ج1، ص159.

[25] . عريضى، على بن جعفر، مسائل عليّ بن جعفر و مستدركاتها، قم، چاپ اول، 1409ق، ص211.

[26] . طوسى، محمد، تهذيب الأحكام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج1، ص461.

[27] . طوسى، محمد، الإستبصار فيما اختلف من الأخبار، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1390ق، ج‏1، ص217، 128، بَابُ النَّهْيِ عَنْ تَجْصِيصِ‏ الْقَبْرِ وَ تَطْيِينِهِ‏، حدیث1.

[28] . خويى، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، 24جلد، بى نا، بى جا، چاپ پنجم، 1413ق، ج12، ص389.

[29] . فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنفين و أصحاب الأصول، پیشین، ص163.

[30] . یعنی بعد از امام صادق (سلام الله علیه) باور به امامت عبد الله افطح داشت نه امام موسی کاظم (سلام الله علیه) فرزند دیگر امام صادق(سلام الله علیه).

[31] . اختيار معرفة الرجال، پیشین، ج2، ص835.

[32] . رجال النجاشي، پیشین، ص252.

[33]. رجال العلامة الحلي، پیشین، ص99.

[34] . عدة الرجال، پیشین، ج‏1، ص 313.

[35] . فيد: نام منزلی در راه مکه.

[36] . تهذيب الأحكام، پیشین، با 23- بَابُ تَلْقِينِ الْمُحْتَضَرِينَ‏، ج‏1، ص 461، حدیث146. الكافي ج 1 ص 55 و اخرج الأول الشيخ في الاستبصار ج 1 ص 217.

[37] . تهذيب الأحكام، پیشین، با 23- بَابُ تَلْقِينِ الْمُحْتَضَرِينَ‏، ج‏1، ص 461، حدیث147. رک: الكافي ج 1 ص 55 و اخرج الأول الشيخ في الاستبصار ج 1 ص 217.

[38] . کهف/ 21: «وَكَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا» ؛ «بدين سان مردم را به حالشان آگاه كرديم تا بدانند كه وعدهء خدا راست است و در قيامت ترديدى نيست . آن گاه در بارهء آنها با يكديگر به گفت و گو پرداختند و گفتند : بر روى آنها بنايى برآوريد - پروردگارشان به كارشان آگاه‌تر است - و آنان كه بر حالشان آگاه‌تر شده بودند ، گفتند : نه ، اينجا را مسجدى مىكنيم».

[39]. تهذيب الأحكام، پیشین، باب 23- بَابُ تَلْقِينِ الْمُحْتَضَرِينَ‏، ج‏1، ص 461، حدیث149.


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا ، پرسش ها و پاسخ ها ، مناسبت ها

قرآن و اهل بيت عليهم السلام رمزماندگاري...
ما را در سایت قرآن و اهل بيت عليهم السلام رمزماندگاري دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farajolahabbasia بازدید : 98 تاريخ : پنجشنبه 27 بهمن 1401 ساعت: 12:46