غش کردن در عزای ابا عبد الله الحسین

ساخت وبلاگ

پرسش: آيا روايتي در مورد كساني كه در حال عزاداري ميان هيئت ها غش كنند مطلوب است، وجود دارد؟

پاسخ:

برقراري مجالس عزاداري حضرت ابا عبد الله الحسين ـ عليه السلام ـ براي اين است كه در اين مجالس اهداف قيام بررسي شده و به جامعه ارائه گردد تا انسان ها به سوي كمال حركت كنند و گريه بر آن حضرت خود مقدمه اي است براي رسيدن به اين اهداف و گريه ها به خاطر اين است كه عده اي در عاشورا نگذاشتند اين اهداف روشن و انسان ساز در جامعه اجرا گردد. آري اشك ريختن بر مظلوميت هاي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و به خصوص حضرت ابا عبد الله الحسين ـ عليه السلام ـ، انسان ساز، جامعه ساز، سعادت بخش و تنها راه رسيدن به كمال الهي است و اين است فرمايش حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ كه فرمودند:

((آه كشيدن غمگين براي ستمي كه به ما رسيده تسبيح است و اندوه او براي ما عبادت و پوشيدن راز ما، جهاد در راه خداست. آن گاه فرمود: بايد اين حديث با طلا نوشته شود)).(1)

اين نيست جز براي انسان ساز بودن اين مجالس، چرا كه در اين مجالس سخنان راه گشاي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به جامعه ارائه مي گردد و راه و روش امامان معصوم معر في مي شود. در پاسخ پرسش بايد گفت كه: اگر منظور اين است كه كسي براي ابا عبد الله الحسين ـ عليه السلام ـ آن قدر گريه كند كه حالت غش به او دست دهد، آيا روايات اسلامي چنين عملي را تاييد مي كند يا نه؟ جواب مثبت است چنان چه شيخ عباس در كتاب معتبر نفس المهموم آورده است كه:

((امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: آن شبي كه فردايش پدرم كشته شد، عمه ام زينب پرستاري من مي كرد، ناگاه پدرم برخاست و در خيمه ديگر كه «حويّ» مولاي ابي ذر غفاري شمشيرها را تيز مي كرد، وارد شد و اشعاري را خواند (كه ترجمه اش اين است):

اي روزگار اف بر تو باد كه بد دوستي، چه بسيار در بامداد و شام يار خود و طالب حق را كشته اي روزگار به دل قبول نمي كند، كار واگذارده به خداوند بزرگ است و هر زنده بر اين راه كه من مي روم، رفتني است.

دو سه بار اين ابيات را تكرار كرد تا من مقصود پدرم را يافتم، پس گريه گلوي مرا گرفت و خود را نگه داشته و دانستم بلا فرود آمد ولي عمه ام زينب نتوانست خودداري كند و برخاست نزد پدرم رفت و گفت:

اي واي از اين مصيبت، كاش مرگ آمده و زندگاني را نابود كرده بود، امروز مادرم فاطمه و پدرم علي و برادرم حسن ـ عليهم السلام ـ از دنيا رفتند. اي جانشين گذشتگان و پناه بازماندگان.

امام سوي او نگريست و فرمود: اي خواهرك من! بردباري تو را شيطان نبرد و اشك در دو چشمش بگرديد و فرمود: اگر مرغ سنگ خوار را به حال خود بگذارند مي خوابد.

پس عمه ام گفت: آيا تو را به ستم مي گيرند و اين دل مرا بيشتر خسته و آزرده مي كند و بر جان من گران و دشوار است. آن گاه سيلي بر روي خود زد و گريبان چاك كرد و بي هوش افتاد. امام حسين ـ عليه السلام ـ برخاست و آب بر روي او ريخت تا به هوش آمد...))(2) از اين روايت مي توان استفاده كرد كه اگركسي بر اثر گريه بر مصيبت هاي امام حسين ـ عليه السلام ـ بيهوش شود، كار ناروايي انجام نداده است. در روايت ديگر آمده امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ وقتي به سرزمين كربلا رسيد آن قدر گريه كرد تا آن كه به صورت به زمين افتاد و به مدت طولاني در حال بي هوشي ماند.(3) در شهادت حضرت قاسم بن حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ نيز مي خوانيم:

((چون امام حسين ـ عليه السلام ـ ديد كه او به جنگ مي رود، در آغوشش گرفت و با هم گريستند. چندان كه بيهوش شدند و پس از آن كه به هوش آمد از امام حسين ـ عليه السلام ـ اذن جهاد خواست و حضرت اذن نداد. پس حضرت قاسم بر دست و پاي عمويش افتاد و بوسيد تا اذن گرفت و به ميدان رفت...)) .(4) در روايت ديگري آمده است كه وقتي بلال اذان مي گفت و حضرت زهرا نام پدرش را شنيد به صورتش زد و غش كرد و مردم به بلال گفتند: ((اذان را ترك كن كه دختر پيامبر از دنيا رفت و مردم فكر مي كردند كه حضرت از دنيا رفت)).(5)

ولي اگرمنظور از غش كردن، غش تصنعي وساختگي وبراي نشان دادن به مردم باشد،عملي ريايي محسوب شده ومورد تاييد شرع نمي باشد.

 

پاورقی:

1. قمی، عباس، نفس المهموم، ترجمه ابو الحسن شعرانی، قم، هجرت، اول، 1381 هـ.ش، ص 35، حدیث هفتم.

2. نفس المهموم، ترجمه ابو الحسن شعرانی، ص 198.

3. ابو المظفر سبط بن جوزی، تذکره الخواص، بیروت، دار الکتب العلمیه، ص 225، و ر.ک: مقتل خوارزمی، ص 162، کتاب صفین، ص 58.

4. نفس المهموم، ترجمه ابوالحسن شعرانی، ص 274.

5. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1413 هـ.ق، ج 1، ص 297، باب الاذان و الاقامه.... .

قرآن و اهل بيت عليهم السلام رمزماندگاري...
ما را در سایت قرآن و اهل بيت عليهم السلام رمزماندگاري دنبال می کنید

برچسب : غش كردن در خواب,تعبير غش كردن در خواب, نویسنده : farajolahabbasia بازدید : 266 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 17:55