سازگاری هرمنوتیک با مقدس بودن متن و باورها
چکيده شبهه
از نظر هرمنوتيك ما ميتوانيم با دقت علمي و با روحيه كنكاش به جستجوي دين و نسخه هاي متون ديني برويم، اين پديده تاريخي را تحليل كنيم و رازهاي آن را بازگو نمائيم. هرمنوتيك دينگرا و ايدئولوژيگرا نميباشد، داراي روش از پيش ساخته شده نيست، بلكه جريان سيال و همه نگر و بدور از ارزش گذاري، در پي حقيقت ميباشد؛ اما برخی نوانديشان ديني، به تحريف آشكار از هرمنوتيك دست زده و در كار خود، اين روش را مشروط به پذيريش امر مقدس دين اسلام ميكند و شكل گيري تاريخي، انساني، اجتماعي، جغرافيايي و زميني دين را از تحليل خود خارج ساخته و جنبه الهي قرآن را به عنوان پيش شرط بحث خود ميآورد، حال آنكه هرمنوتيك روش علمي و فاقد جانبداري نسبت به دين است؛ اين نواندیشان با اعتقاد به دين اسلام، نبوت و حكومت پيامبر، امامت امیر مومنان، مرجع بودن قرآن و مخالفت با سكولاريسم، بر این باورند که بايد واقعيتگرا بود و احكام را منطبق با روز كرد، در حالی که اين جدال، جدال دروني جناح دينداران جامعه است و هرمنوتیک بحثی خارج از آنها و مشروط به مقدس ندانستن متن میباشد.
چکيده نقد
در هرمنوتیک گفتار و نوشتارهای بشری، هم بايد فرهنگ حاكم زمان گوینده و نویسنده شناخته شود و هم باورهای نويسنده و بدون آگاهي از اين دو مطلب، نميشود حقيقتي را بيان كرد؛ اما درباره تفسير كتب مقدسي كه تحریف نشده و از جانب خداوند، بر انبيا نازل شده باشند و فرهنگ و ذهنيت انبياء در آنها موثر نبوده، جایی برای شناخت فرهنگ حاکم و باورها نیست؛ زیرا علاوه بر حفاظت پیامبران توسط فرشتگان، خدا هم بر همه آنها احاطه دارد تا اين وحي، دست نخورده در اختيار جامعه قرار گيرد و آشنایی با فرهنگ عصر نزول و آگاهي از فرهنگ امتهاي گذشته نه به خاطر اين استكه اين فرهنگ در وحي دخالت داشته است، بلكه فقط علتش اين است که آگاهي به فرهنگ آن زمان در روشن شدن برخی از معانی الفاظ دخالت دارد و بس.
با این نگاه، مقدس بودن قرآن و باور به اندیشههای اسلامی منافاتی با هرمنوتیک نخواهد داشت، زیرا هرمنوتیک تفسیر متن است که اگر متن مقدس باشد، تفسیر هم باید مقدس باشد و شرایط تفسیری ملاحظه شود.
مقدمه
قرآن در سایه معارف به ودیعه نهاده شده در آن، مقدس و الهی شمرده شده است، معارفی که ورای تجربه تاریخی بشر بوده است، معارفی که نه یکسر بیارتباط با زمینه و زمانه خود است و نه به کل زاییده زمینه و زمانه خود؛ از طرفی گوهر معارفش همیشگی و جاودان است و از سویی فضای نزول و مخاطبین اولیه خود را در نظر داشته است؛ آیا مقدس شمردن این معارف مانع تفسیر دقیق آن میشود که عدهای آن را برنمیتابند؟ آیا هرمنوتیک که همان تفسیر است با مقدس بودن متنی ناسازگار است؟ آیا نباید بین متون عادی با متون وحیانی در تفسیر فرق گذاشت و آیا میتوانی کتابی مانند قرآن را با مقدس ندانستن آن، تفسیر کرد؟
نقد و بررسی
1. چیسیتی هرمنوتیک
كلمه هرمنوتيك، ريشه يونانى دارد و همه لغت نويسان اتفاق نظر دارند كه مقصود از كلمه هرمنوتيك يا «هنر تفسير» است يا «تفسير متن».
هرمنوتيك به يك معنا، مسئلهاى ديرينه و به معناى ديگر، مسئله اى جديد است:
گاهى اين كلمه در معناى گستردهترى استفاده شده مثلا اگر كسى مجسمهاى ساخته يا منظرهاى را نقاشى كرده است، تفسير اين مجسمه يا نقاشى (كه اين نقطه زرد يا سبز مثلاً اشاره به چه چيزى است) را هرمنوتيك مىگويند.[1]
بنابراین در اصل هرمنوتیک سخنی از مقدس بودن یا نبودن متن وجود ندارد.
2. هرمنوتیک اسلامی و تفسیر قرآن
2-1. هرمنوتیک دینی
در زمينة تفسير و قرائت متون سه نگرش هرمنوتيك وجود دارد:
الف) مؤلف محوري: كه تمام تلاش خود را براي كشف مراد و خواستة مؤلف و سازنده متن به كار ميبرد.
ب) متن محوري: تنها راه رسيدن به پيام متن را از طريق نشانهها و ساختار متن ميداند و مولف را مانند يكي از خوانندگان متن قلمداد مي كند.
ج) مفسر محوري: شخص مفسر مراد مؤلف را در فرآيند فهم دخالت نميدهد و بر تأثير خواستهها، انتظارات و پيش دانستههاي حود بر فهم تأكيد ميورزد و مقید به مراعات ضوابط و روشهاي خاص تفسير نيست و امكان تنوع قرائت را مفروض ميدارد.[2]
جایگاه متن محوری در متون عادی و غیر الهی است مگر اینکه گفته شود هدف از تفسیر متن، رسیدن به مراد مولف است و مفسر محوری نیز منجر به تفسیر رأی خواهد شد که مردود میباشد و تنها تفسیر درست در کتب مقدس و وحیانی، مولف محوری است که مولفش خداست نه پیامبر و انبیاء فقط سخن خدا را دریافت کرده و بدون کوچکترین تغییری در اختیار بشریت قرار میدهند؛ از همین رو در تفسیر متون دینی، مفسر بایستی شرایطی داشته باشد تا بتواند نگاه مولف را بیان کند (مولف یعنی خدایی که نازل کننده است نه پیامبران دریافت کننده وحی).
برخی از این شرایط عبارتند از:
شناخت مفردات قرآن؛ شناخت اشتقاق؛ شناخت عوارض الفاظ (ماضى، مضارع و...)؛ شناخت شأن نزول آيات؛ شناخت مجملات و بيان آن ها در سنت، به عنوان مثال اجزاء و شرايط نماز در قرآن نيامده و براى فهم آن بايد به سنت مراجعه كرد؛ شناخت براهين عقلى؛ مطالعه تاريخ برای تجزیه و تحلیل درست آیات نه تاثیر گزار دانستن آن؛ رجوع به احاديث معتبر؛ پرهيز از تفسير به رأى و غیره.[3]
2-2. تفاوت هرمنوتيك متون عادی با متون الهی
هرمنوتیک براین باور است که در تفسير متون، بايد دو مسئله را در نظر گرفت:
الف) آگاهى از فرهنگ حاكم بر مؤلف؛
ب) آگاهى از انديشه هاى مؤلف.[4]
این نگرش در متون عادی منطقی به نظر میرسد، یعنی اگر تفسیر درباره كتابى است از مؤلفى غير الهى و كتاب، بيان عقايد خود اوست، مانند شاهنامه يا مثنوى و غیره، هم بايد فرهنگ حاكم آن زمان را و هم معتقدات نويسنده شناخته شود و بدون آگاهى از اين دو مطلب، نمى شود تفسير صحيحى از متن داشت؛ اما بحث هرمنوتیک اسلامی در رابطه با كتابهاى عادى نيست، بلكه درباره تفسير كتب مقدسى است كه دست نخورده و از جانب خداوند، بر قلب انبيا نازل شدهاند، بدون اينكه فرهنگ و ذهنيت انبياء در اين كتابها مؤثر باشد و در آيات، دخل و تصرفى باشند و فرهنگ زمان و ذهنيات آنها در كتب مقدس تأثيرى ندارد.
3. تقدس قرآن شرط اساسی فهم هرمنوتیکی
وحى، كلام خدايى است كه حكيم وعليم و آگاه از اسرار عالم و دور از هر گونه نقص و عيباست؛ مفسرى كه قرآن را كلام خدا با آن صفات مىداند:
اولا سخن وى را عارى از هرگونه باطل مىداند و معتقد است كه: «هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمىآيد؛ چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است». [5]
ثانيا قرآن را بدون تضاد و تناقض میداند: « آيا درباره قرآن نمىانديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مىيافتند»[6]
بنابراين هرمنوتيك قرآن هم باید مانند خود مقدس باشد و نمیتوان به قیامت باور نداشت و آیات قیامت را تفسیر کرد، نمیتوان وحی را قبول نداشت و آیات وحیانی بودن قرآن را تفسیر کرد، نمیتوان توحید را نپذیرفت و دست به هرمنوتیک آیات توحیدی زد و این یعنی مقدس بودن آموزههای اسلامی اصل جدایی ناپذیر در هرمنوتیک قرآن است و باید با اعتقاد به وحیانی بودن قرآن و با باور بر خدشه ناپذیر بودن آموزههای اسلامی، برای فهم متن قرآن تلاش نمود و این فهم منوط به مراعات کردن شرایط تفسیری است و بدون مراعات آن نتیجهای جز تفسیر به رأی به دست نخواهد آمد.
نتیجه گیری
[1]. رک: احمد واعظي، در آمدي بر هرمنوتيك، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه معاصر، چاپ دوم، 1383ش، ص 22 و ص71. ريچارد پالمر، علم هرمنوتيك، ترجمه: محمد سعيد حنايي كاشاني، تهران، هرمس، 1377ش، ص 43 و ص95. وين پراد فوت، تجربه ديني، ترجمه: عباس يزاداني، قم، طه،1377ش، ص82-78. پایگاه اطلاع رسانی آیه الله سبحانی، مقالات، مقاله هرمنوتیک: http://www.tohid.ir/fa/index/articleview?aId=3516
[2] . واعظي، احمد، هرمنوتيك ديني، مجله قبسات، ش17، ص25 و ص152.
[3]. رک: سعيدي روشن، محمد باقر، روزني به روشنايي، نشريه قبسات، ش18، ص42ـ58.پایگاه اطلاع رسانی آیه الله سبحانی، مقالات، مقاله هرمنوتیک: http://www.tohid.ir/fa/index/articleview?aId=3516
[4]. پایگاه اطلاع رسانی آیه الله سبحانی، مقالات، مقاله هرمنوتیک: http://www.tohid.ir/fa/index/articleview?aId=3516
[5] . فصلت/ 42.
[6]. نساء/ 82.