مولی یعنی امامت جامعه

ساخت وبلاگ
http://www.andisheqom.com/Image/Article/%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1.jpg

در مورد اين که گفته شده کلمه "مولي" به معناي ولي و سرپرست نيست بلکه منظور از مولي چيز ديگري است بايد گفت، آنچه مسلم است اين است که در خطبه غدير پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـاين جمله مشهور را ايراد فرمودند: "من کنت مولاه فهذا علي مولاه" يعني هر که من مولاي اويم، اين ـ علي بن ابي طالب نيز مولاي اوست. مسلمانان جملگي اين حديث را به نحو متواتر نقل کرده‌اند امّا در دلالت آن بر امامت اختلاف کرده‌اند. در اين مختصر مي‌کوشيم تا زواياي معنايي "مولي" بررسي گردد تا ابهام آن مرتفع و حقيقت امر روشن شود، امّا پيش از آن بيان مقدمه اي ضروري است و آن اين که بايد دانست همان طوري که در زمان رسول الله امور امت و رتق و فتق آن به دست آن جناب اداره مي‌شده، به طور مسلم و بدون هيچ ابهامي پس از درگذشت وي نيز شخصي لازم است که اين امر مهم را عهده دار باشد. هيچ عاقلي به خود اجازه نمي‌دهد که توهم کند ديني چنين وسيع و عالم گير، ديني که از طرف خداي جهان، جهاني و ابدي اعلام و معرفي شده است... احتياج به حافظ و کسي که بتواند آن طور که شايد و بايد آن را نگهداري کند ندارد؛ و يا توهم کند که مجتمع اسلامي استثناء و بر خلاف همه مجتمعات انساني بي نياز از والي و حاکمي است که امور آن را تدبير و اداره نمايد، کيست که چنين توهمي بکند؟! حال اگر کسي چنين توهمي کرد، جواب کسي را که از سيره رسول الله بپرسد چه مي‌گويد؟! زيرا رسول الله سيره اش بر اين بود که هر وقت به عزم جنگ از شهر بيرون مي‌رفتند کسي را به جانشيني خود و به منظور اداره امور اجتماعي مسلمين جاي خود مي‌گذاشتند؛ کما اين که علي بن ابي طالب ـ عليه‌السلام ـرا در جنگ تبوک جانشين خود در مدينه قرار دادند... و هم چنين آن حضرت در شهرهايي که آن روز به دست مسلمين فتح شده بود مانند مکه و طائف و يمن و امثال آن‌ها جانشينان و حکامي نصب مي‌فرمود و نيز بر لشکرها چه کوچک و چه بزرگ که به اطراف مي‌فرستادند اُمرا و پرچم‌داراني مي‌گماردند، اين بوده است رفتار رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در ايام حيات خود، و چون در اين مسئله يعني اهتمام به حفظ نظم و تدبير جامعه اسلامي فرقي بين آن زمان و زمان پس از رحلت آن جناب نيست، از اين رو بايد براي زمان غيبت خود هم فکري بکند و شخصي را براي اداره امور امت تعيين بفرمايد، بلکه احتياج مردم به والي در زمان غيبت آن جناب بيشتر است از زمان حضورش؛ و با اين حال چگونه مي‌توان تصور کرد که آن جناب براي آن روز مردم هيچ فکر نکرده باشد؟!(1) با بيان اين نکته، حال مي‌پردازيم به تبيين معناي "مولي". گرچه بسياري از نويسندگان اهل سنت اصرار دارند که "مولي" را در اينجا به معني "دوست و يار و ياور" تفسير کنند زيرا يکي از معاني معروف مولي همين است، ما هم قبول داريم که يکي از معاني مولي دوست و يار و ياور است. ولي قرائن متعددي در کار است که نشان مي‌دهد "مولي" در حديث مذکور به معني "ولي" و "سرپرست" و "رهبر" مي‌باشد؛ اين قرائن به طور فشرده چنين است:
1. مسئله دوستي علي ـ عليه‌السلام ـبا همه مؤمنان مطلب مخفي و پنهان و پيچيده اي نبود که نياز به اين همه تأکيد و بيان داشته باشد و احتياج به متوقف ساختن آن قافله عظيم در وسط بيان خشک و سوزان و خطبه خواندن و گرفتن اعتراف‌هاي پي در پي از جمعيت داشته باشد. قرآن با صراحت مي‌گويد: "إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ...".(2) مؤمنان با همديگر برادرند. خلاصه اين که اخوت اسلامي و دوستي مسلمانان با يکديگر از بديهي‌ترين مسايل اسلامي است که از آغاز اسلام وجود داشت و پيامبر بارها آن را تبليغ کرد و بر آن تأکيد نهاد؛ به علاوه مسئله اخوت مسئله اي نبوده که با اين لحن داغ در آيه بيان شود و پيامبر از افشاي آن خطري احساس کند.
2. جمله "الست اولي بکم من انفسکم" آيا من نسبت به شما از خود شما سزاوارتر نيستم! که در بسياري متون اين روايت آمده هيچ تناسبي با بيان يک دوستي ساده ندارد، بلکه مي‌خواهد بگويد: همان اولويت و اختياري که من نسبت به شما دارم و پيشوا و سرپرست شما هستم براي علي ـ عليه‌السلام ـثابت است و هر گونه تفسيري براي اين جمله، غير آنچه گفته شد، دور از انصاف و واقع بيني است، مخصوصاً با توجه به تعبير "بکم من انفسکم" از شما نسبت به شما اولي هستم.
3. تبريک‌هايي که از سوي مردم در اين واقعه تاريخي به علي ـ عليه‌السلام ـگفته شد، مخصوصاً تبريکي که عمر و ابوبکر به او گفتند، نشان مي‌دهد مسئله چيزي جز مسئله نصب خلافت نبوده است که در خور تبريک و تهنيت باشد زيرا اعلام دوستي که براي همه مسلمانان به طور عموم ثابت است، تبريک ندارد.(3)
علامه حلي (ره) در اين حديث در تبيين لفظ "مولي" مي‌فرمايد:
" وجه استدلال به اين حديث آن است که لفظ "مولي" بيانگر نوعي اولويت و سزاواري است؛ چون مقدمه حديث بر اين امر دلالت دارد و چون عرف لغت و نيز استعمال، همين را اقتضا دارد، به خاطر سخن خداوند: "...النَّارُ هِيَ مَوْلَاکمْ...".(4) يعني آتش سزاوارتر به ايشان است، و سخن أخطل که گفت: "أصبحت مولاها من الناس کلهم؛ از ميان همه مردم، من به او سزاوارتر شدم". "مولاي بنده" يعني کسي که به تدبير امور بنده و تصرّف در آن سزاوارتر است. و به خاطر آن که مولي داراي معاني متعددي است که هيچ يک از آن‌ها در اينجا مراد نيست، جز معناي" سزاوارتر". و به خاطر آن که "سزاوارتر" يا همه مراد از لفظ "مولي" است و يا بخشي از آن است و نمي‌توان پذيرفت که اين معنا به هيچ وجه مراد نباشد، زيرا مولي، حقيقت در اين معناست و اراده غير اين معنا ثابت نشده است".(5)
از آنچه گفته شد مي‌توان نتيجه گرفت که رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـبه جهت اهميت مسئله ولايت از همان ابتدا سرپرستي امت را مهمل نگذاشته، آن‌چنان که نه تنها در غدير بلکه در طول بيست و سه سال بعثت خود در موقعيت‌هاي گوناگون مسئله ولايت و جانشيني امام علي ـ عليه‌السلام ـرا به گونه هاي مختلف به مسلمين گوشزد نموده که از جمله آن‌ها حديث يوم الدار، حديث منزلت، حديث سفينة نوح، حديث جابر و صدها حديث ديگر است که حديث غدير در آن اجتماع عظيم حسن ختام اين انتصاب بود.
بنابراين منظور پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـاز مولا، ولي و سرپرست امت اسلامي است و با توجه به شواهد و قرائني که گفته شد جز اين معنا، معناي ديگري برداشت نمي‌شود.
برخي از منابع و مآخذ شيعي و اهل سنت که اسناد غدير در آن ذکر شده است؛

منابع شيعه:

1. اثبات الهداه شيخ حر عاملي، ج2، ص200 ـ 250.
2. الطرائف سيد بن طاووس، ص33.
3. عوالم العلوم، شيخ عبدالله بحراني.
4. الغدير، علامه اميني.

کتاب هاي اهل تسنن:

1. صحيح مسلم، ج45، ص1873.
2. تفسير فخر رازي، ج3، ص636.
3. الارشاد، ص420.
4. سنن، ابن ماجد.
 
پي نوشت ها:

1. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، ترجمه محمد باقر موسوي همداني، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1383ش، ج6، ص69 و 70.
2. حجرات / 10.
3. مکارم شيرازي، ناصر، آيات ولايت در قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، 1381ش، ص42 ـ 44.
4. حديد / 15.
5. حلّي، حسن بن يوسف، کشف المراد، ترجمه علي شيرواني، قم، انتشارات دارالعلم، 1383ش، ج2، ص80.

 

منبع : مرکز مطالعات و پاسخ‌گويي به شبهات ـ حوزه های علمیه قم

قرآن و اهل بيت عليهم السلام رمزماندگاري...
ما را در سایت قرآن و اهل بيت عليهم السلام رمزماندگاري دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farajolahabbasia بازدید : 217 تاريخ : جمعه 11 آبان 1397 ساعت: 16:29