آل الرسول در مجلس‏ يزيد

ساخت وبلاگ

آل الرسول در مجلس‏ يزيد

 

راوى گويد: خانواده و زنان امام حسين عليه السّلام و بازماندگانش را طناب بسته بر يزيد وارد كردند. چون آنها با اين وضع نزد يزيد ايستادند، علىّ بن الحسين عليهما السّلام فرمود:

«اى يزيد! تو را به خدا سوگند مى‏دهم، گمانت به پيامبر چيست اگر ما را بدين حال ببيند».

يزيد دستور داد تا طنابها و ريسمانها را قطع كردند. بعد سر انور را پيش رويش نهاد و زنان را پشت سرش نشانيد تا وى را ننگرند، زين العابدين سر را بديد و ديگر هرگز از كلّه‏‌ اى نخورد.

امّا زينب، چون سر برادر را بديد، دست برد و گريبانش دريد و با صدايى حزين كه دلها را جريحه‏دار مى‏كرد فرمود:

يا حسينا، اى حبيب رسول اللَّه، اى فرزند مكّه و منى اى فرزند فاطمة الزهراء سيّده زنان، اى فرزند دخت مصطفى.

راوى گويد: به خدا قسم هر كس كه در مجلس حضور داشت بگريست، و يزيد ساكت بود.

زنى از بنى هاشم كه در كاخ يزيد بود شروع به نوحه نمود و مى‏گفت:

- يا حسيناه، يا حبيباه، يا سيّداه، يا سيّد اهل بيتاه، يا ابن محمّداه.

اى بهار و اميد زنان بى‏سرپرست و اطفال يتيم، اى كشته زنازادگان.

گريه از همگان به بانگ برخاست.

راوى گويد:

يزيد تازيانه خيزران را بخواست، و با آن به دندان هاى پيشين حسين عليه السّلام مى ‏زد.

ابو برزة الأسلمى‏[1] رو به يزيد كرد و گفت:

واى بر تو اى يزيد، آيا بر لب و دندان حسين بن فاطمه عليه السّلام تازيانه مى‏زنى؟!

گواهى مى ‏دهم كه ديدم پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله لب و دندان حسين عليه السّلام و برادرش حسن عليه السّلام را مى ‏ليسيد و مى‏ بوسيد در حالى كه مى ‏فرمود:

شما دو سيّد جوانان بهشتي انيد، خدا قاتل شما را بكشد و لعنت فرمايد، و جهنم را براي شان مهيا كند و چه بد فرجامى است!

راوى گويد: يزيد پليد به خشم آمد و امر كرد او را كشان كشان بيرون برند.

راوى مى‏ گويد: بعد يزيد خواندن اشعار ابن الزبعرى‏[2] را آغازيد.

ليت اشياخى ببدر شهدوا

 

جزع الخزرج من وقع الأسل‏

   

كاش اشياخ (اجداد) من كه در بدر كشته شدند. ناله خزرج را از درد نيزه شاهد بودند

فأهلّوا و استهلّوا فرحا

 

ثمّ قالوا: يا يزيد لا تشل‏

   

پس برخيزند و پايكوبى كنند و بگويند: اى يزيد دست مريزاد

قد قتلنا القرم من ساداتهم‏

 

و عدلناه ببدر فاعتدل‏

   

ارباب و سادات آنان را كشتيم و انتقام بدر را گرفتيم‏

لعبت هاشم بالملك فلا

 

خبر جاء و لا وحى نزل‏

   

هاشم با سلطنت بازى كرد، زيرا نه خبرى آمده است و نه وحيى نازل شده است‏

لست من خندف إن لم انتقم‏

 

من بنى أحمد ما كان فعل‏

   

من از خندف نباشم اگر از فرزندان احمد در برابر آنچه كرده انتقام نگيرم‏[3]

 

 السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین



[1]- نام ابو برزه فضلة بن عبيد بن حارث اسلمى است كه كنيه‏اش بر نامش غلبه دارد. در اسمش اختلاف است. صحابى است ساكن مدينه و سپس بصره، در نهروان با على عليه السّلام بود، در خراسان سال 65 ه درگذشت. رک: تهذيب التهذيب 10/ 446، الاصابة ترجمه ش 8718، الاعلام 8/ 33.

[2]- عبد اللَّه بن الزّبعرى بن قيس سهمى قريشى، ابو سعد، شاعر قريش در جاهليت بود. او بسيار بدخواه مسلمانان بود تا آن كه هنگام گشودن مكّه به نجران گريخت. در سال 15 ه مرد. الاعلام 4/ 87.

[3]ابن طاووس، على بن موسى، لهوف، ترجمه مير ابو طالبى ، قم، چاپ اول، 1380 ش، ص186.

قرآن و اهل بيت عليهم السلام رمزماندگاري...
ما را در سایت قرآن و اهل بيت عليهم السلام رمزماندگاري دنبال می کنید

برچسب : رسول درسخوان,رسول در خانه ای روی تپه,رسول در میکاییل,رسول دریانی,درس الرسول قدوتي في العفو والتسامح,درع الرسول مرهون عند يهودي,درس الرسول قدوتي في الصدق,درع الرسول,درع الرسول صلى الله عليه وسلم,درس الرسول القدوة 4 متوسط, نویسنده : farajolahabbasia بازدید : 264 تاريخ : سه شنبه 11 آبان 1395 ساعت: 8:27