امروزه در برخی از فضاهای مجازی روايتي را از حضرت رسول نقل میکنند که آن حضرت فرمودند:
هر كه نماز قضا بر ذمهاش باشد قبل از ظهر جمعه آخر ماه رمضان چهار ركعت نماز بخواند به دو سلام در هر ركعت بعد از حمد يك مرتبه آيت الكرسي و پانزده مرتبه انا اعطيناك الكوثر، دويست سال نماز قضا را كفايت ميكند و در روايت ديگر از آن حضرت 400 سال و در روايتي از اميرالمومنين ششصد سال و از حضرت رسول سوال كردند كه مردم آخرالزمان بيش از 100 سال عمر نميكنند فرمود نماز قضاي پدر و مادر و اقرباي او را كفايت ميكند و بعد از نماز اين دعا را بخواند: «يا سامع الصوت يا جامع الفوت يا محيي العظام بعد الموت...»
به نظر میرسد عدهای از اخلاص جامعه سوء استفاده کرده و با این روایات ساختگی میخواهند جامعه را به سمت بیدینی و دوری از عبادت خدا سوق دهند.
آیا چنین روایتی پذیرفتنی است؟!
آیا رسول خدا چنین روایتی را گفته است؟!
آیا با چنین روایاتی جایی برای نماز خواندن باقی میماند؟!با پذیرش اینگونه روایات ساختگی، این همه آیات و روایات در باره نماز را باید چه کار کرد؟!
پاسخ اجمالی:
چنین روایتی در کتابهای معتبر حدیثی وجود ندارد و نماز قضا شده را فقط باید قضا کرد و هیچ عملی جایگزین آن نمیشود؛ متاسفانه در چند سال اخیر عدهای برای انحراف جامعه روایاتی را میسازند که با هیچ مبنایی سازگاری ندارد و در هیچ کتاب روایی نیامده است و با کمال تاسف برخی از مداحان و خانم جلسهها به این انحرافات ناخواسته دامن میزنند و چون خودشان خلوص نیت دارند و هیچ وقت به معصوم روایتی را بدون دلیل استناد نمیدهند، تصور نمیکنند که کسی روایتی را جعل کرده و به معصوم نسبت دهد.
پاسخ تفصیلی:
دستورات عملي شرع مقدس اسلام بر پنج محور ميباشد که هر کدام جايگاه ويژه خودش را داشته و نميتوانند جايگزين همديگر شوند و اين پنج حکم عبارتند از:
1. واجب: هر عملي که انجام دادن آن واجب و ترک کردنش موجب عذاب الهي ميگردد مانند: نماز، روزه، حج و حجاب و... .
2. حرام: هر عملي که ترک کردنش واجب است و انجام دادنش موجب عذاب الهي ميگردد مانند: بدعت گذاري در دين، دروغ، فريب و جعل روايات و استناد آن به معصومين ـ عليهم السلام ـ .
3. مستحب: هر عملي که انجام دادنش نزد خداوند پاداش دارد ولي ترک آن موجب عذاب الهي نيست مانند: نماز و روزه مستحبي و... .
4. مکروه: هر عملي که انجام ندادنش بهتر و مورد پسند خداوند است ولي انجام دادنش گناه نبوده و موجب عذاب الهي نيست. مانند: صحبت کردن در حين غذا خوردن و... .
5. مباح: کاري که انجام دادنش با ترک کردنش نزد خداوند هيچ تفاوتي نداشته باشد مانند: نشستن در اول يا آخر کلاس و... .
با نگاهي به اين احکام و روايات اسلامي، بايستي گفت هيچ کدام از اين کارها نميتواند جايگزين ديگري شود، يعني کسي نميتواند با ترک کردن مکروهات بگويد در عوض فلان کار حرام را مرتکب ميشوم و يا کسي نميتواند با انجام دادن مستحبات فراوان، واجبي را ترک کند به عنوان نمونه در سوره قدر آمده که شب قدر بهتر از هزار ماه ميباشد و اين به اين مفهوم نيست که کسي با عبادت کردن يک شب قدر در بقيه سال از عبادت سرباز زند و بگويد من عبادت بهتر از هزار ماه را دارم و لزومي براي انجام دادن واجبات ديگر ندارم و گرنه تمام دستورات قرآني و سنتهاي واجب رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ لغو ميشود و کسي چنين ادعايي نکرده است که با يک عمل مستحبي تمام واجبات را کنار گذارد.
با اين حال رواياتي که چنين مطالبي را نقض مي کند، در اين نوشتار آورده مي شود تا اطمينان قلبي براي مؤمنان گردد:
1. در کتب معتبر اسلامي رواياتي وجود دارد که ميرساند نه تنها بايد نمازي که قضا شده، واجب است قضا شود بلکه بايستي ترتيب هم مراعات گردد، يعني اگر کسي نماز ظهر و عصر را نخواند بايد اول ظهر و سپس عصر را قضا کند.[1]
2. رواياتي وجود دارد که ميگويند نماز قضا شده بايد همانند ادايش، قضا شود يعني اگر کسي در مسافرت نمازش را نخوانده و بخواهد در وطن بخواند بايد شکسته قضا کند و اگر نمازي که در وطن نخوانده بخواهد در مسافرت قضا کند، بايد چهار رکعتي قضا کند.[2]
3. رواياتي که ميرساند اگر کسي نماز قضا داشته باشد، ميتواند اول نماز قضايش بخواند و سپس نماز خود را خواند.[3]
4. رواياتي وجود دارد که مي گويد اگر کسي بميرد و نمازش قضا شده باشد بر وارث او واجب است نمازش را قضا نمايد.[4]
5. رواياتي که ميگويد نماز قضا شده پدر بر عهده فرزند بزرگ است و بعضي مادر را هم ملحق کردهاند، يا روایاتی که ميگويد اگر ميت نماز قضا داشته باشد، اول بايد از اموالش برداشته شده و براي قضاي نماز ميت اجير گرفته شود و اگر مالی برایش باقی ماند بین ورثه تقسیم شود و يا رواياتي که ميگويد اجير در قضاي نماز بايد به مسائل شرعي نماز آشنا باشد و هر کسي نميتواند اجير باشد[5] و...
همه و همه، اين مطلب را ميرساند که با نمازهاي مستحبي نميتوان نماز قضا را از عهده خود خارج کرد و گرنه لزومي نداشت که اهلبيت عصمت اين همه فروع در مسائل قضاي نماز را بيان کرده باشند و فقط کافي بود به جاي اين همه روايات و تعيين شرايط براي اجير و... ميفرمودند اين چهار رکعت نماز مستحبي را بخوانيد تا قضاي نمازهاي خود و پدر و مادر و... ساقط گردد.
روشن بودن لزوم قضاي نمازها به هر اندازه و رکعتي که قضا شده آن چنان مسلم است که حتي پذيرش توبه و استغفار مشروط به قضا کردن اعمال واجبي است که ترک شده است و هيچ روايتي وجود ندارد که اهلبيت بگويند به جاي قضاي نماز، فلان عمل را انجام دهيد؛ بلکه مولاي متقيان اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «يکي از شرايط استغفار اين است که هر واجبي که از تو ترک شده قضا شود و تمام حقوق ديگران را پرداخت کني و...».[6]
بنابراين هيچ عمل مستحبي نميتواند جايگزين عمل واجبي گردد و اگر در رواياتي به برخي از اعمال مستحبي ثوابهايي قرار داده شده به معني رحمت و فضل خداوندي است که خداوند بر بندگانش عطا نموده، ولي هزاران عمل مستحبي هم نميتواند حتي يک رکعت از نمازهاي واجب را از ذمه انسان بردارد.
متاسفانه چند سالی است عدهای چنین مطالبی را پخش میکنند و به نظر میرسد هدف اصلی این است که مردم دست از نماز خواندن بردارند؛ زیرا با این کار به راحتی میتوان فقط در آخر جمعه ماه رمضان دو رکعت نماز خواند و حتی لازم نیست هر سال خوانده شود چون یک نماز طبق این روایت جعلی برابر با دویست، سیصد یا چهار سال نماز است و امروزه هیچ کس بیش از صد سال عمر نمیکند و صد البته عدهای هم هستند که فریب این سخنان را میخورند و تصورشان بر این است که حتما چنین روایتی وجود دارد.
به این افراد باید گفت اگر چنین روایتی وجود دارد، سند آن را بیان کنید و بگویید در کدام کتاب معتبر روایی آمده است و اینکه در فلان جلسه گفته شده است دلیل شرعی نمیشود و به یقین این افراد هیچ سندی ارائه نمیدهند و متاسفانه گاهی برای فرار از استناد دهی، علما را متهم میکنند که چرا نمیگذارید مردم به عبادات مستحبی بپردازند.
یاد آور میشویم که اکثر مداحان و برگزار کنندگان جلسات اخلاقی و مذهبی خودشان خلوص نیت دارند و چون هیچ وقت به خود اجازه نمیدهند که روایتی را به دروغ به معصوم نسبت دهند، تصور میکنند دیگران نیز چنین هستند و لذا تا میشنوند که روایتی وجود دارد، باور میکنند و این درحالی است که جعل حدیث یکی از انحرافاتی است که نه در میان مسلمانان و بلکه در تمام ادیان وجود دارد و برای همین علمای بزرگ با استناد به دستورات معصومین، راهکارهای لازم را برای شناخت احادیث ارائه کردهاند و با نوشتن کتابهای مستقل، تمام راویان کتابهای روایی را بررسی کردهاند و روشن نمودهاند که کدام راوی ثقه بود و کدام ثقه نبود و کدام راوی مجهول است و حالش روشن نیست که به این علم علوم رجال گفته میشود.
بنابراین اول اینکه چنین روایتی وجود ندارد و ساخته دست افرادی منحرف میباشد که هدفشان دور کردن افراد از والاترین عبادت یعنی نماز میباشد؛ دوم اینکه حتی اگر بر فرض در کتابی چنین روایتی وجود داشت باز باید بررسی سندی میشد که آیا راویان روایت افراد موثقی بودهاند یا نه؛ سوم اینکه چگونه میتوان در کدام آن همه روایاتی که در باره قضای نماز و روزه و دیگر عبادات آمده است و با سندهای معتبر در کتابهای روایی آمده است و هیچ کدام از علمای راستین در صحیح بودن آنها تردید نکردهاند، به اینگونه روایات که در منابع معتبر نیامده است، استناد کرد و آیا هیچ انسان عاقلی به خود اجازه میدهد در مقابل یک روایتی که فقط در فضای مجازی آمده و هیچ مستندی ندارد، همه روایات معتبر را کنار بگذارد.
[1] . ر.ک: حرعاملي، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، چاپ اول، 1409ق، ج4، ص290، باب 63؛ نوري، حسين، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، چاپ اول، 1408ق، ج3، ص163، باب 48.
[2] . وسائل الشيعه، همان، ج8، ص268.
[3] . مستدرک الوسائل، همان، ج3، ص161.
[4] . وسائل الشيعه، همان، ج10، ص330.
[5] . ابي جمهور، محمد، عوالي اللالي، قم، سيد الشهداء، چاپ اول، 1405ق، ج1، ص338.
[6] . نهج البلاغه، قم، دارالهجره، بي تا، نسخه صبحي صالح، ص549، حکمت 417.
برچسب : نویسنده : farajolahabbasia بازدید : 166